آخر پاییز

آخر پاییز
باد که آمد
تو را برد...
باد که آمد
زمستان آورد..
باد که آمد شصت ثانیه طولانی تر شد
دردِ استخوان سوزِ زمستانِ تنهاییِ من !
دیدگاه ها (۱)

عاشــق شــدم وعــشق مرا بــدنام ڪردداروغــه شنــیدومرا زنــد...

حوا منم...که می فروشم بهشت را... به سیاهی چشمانت ...

غیر قانونیاز مرزهای ذهنم عبور می کنیبه خیالم پا می گذاریو در...

بغلم کن که هوا سوزِ فراوان داردبدن یخ زده ام حالِ پریشان دار...

پارت اخر رمان برادر های ناتنی من: نامجون اروم اروم به ات نزد...

یا قائم؛شجاعت تو، تنها در قیام و مبارزه برای برپایی عدل نیست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط