سلامی

سلامی
نثارِ رنگ اندوهی...
که در چشمان توست...
دیدگاه ها (۴)

نه برف مرا می ترساندو نه سرما..!ولی در این حجم سنگین تنهایی ...

کدام فنجانِ قهوه را نیم‌خورده رها کرده امکه اینطور به دست نی...

محبوب من بیا تا اشتیاق بانگ تو در جان خسته ام...شور و نشاط ع...

پـــــر کردن جای خالی اتسخت ترین قسمت ادبیاتم بود...

باخبر هستی نگاهم بی‌قرار چشم توست؟عاشق دیوانه‌ات چشم‌انتظار ...

شعرهایم بهتمنایچشمان توستچشمهایت را نبندهستی ام به باد می‌رو...

🌙 شب، آغوشِ آرامِ خداست...بگذار خستگی‌هایت را در سکوتش رها ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط