تو را دوست دارم
تو را "دوست دارم" ..
مثل خوردنِ نانِ آغشته به نمڪ ،
مثل اينكه بيدار شوی ،
با سوز و تب در نيمه شب
و بچسبانی لبِ خود را به شير آب خوردن !
مثل باز ڪردن یڪ بسته ی بزرگ ،
ڪه ندانی چيست !
با اضطراب ، با شادی ، با شُبهه ..
تو را "دوست دارم" ..
مثل ڪَذر از روی دريا با هواپيما
برای اولين بار !
مثل اينڪه دلم را چيزی مور مور ڪند ..
تو را "دوست دارم" ..
مثلِ ڪَفتن جمله ی "زندهايم شُڪر !"
مثل خوردنِ نانِ آغشته به نمڪ ،
مثل اينكه بيدار شوی ،
با سوز و تب در نيمه شب
و بچسبانی لبِ خود را به شير آب خوردن !
مثل باز ڪردن یڪ بسته ی بزرگ ،
ڪه ندانی چيست !
با اضطراب ، با شادی ، با شُبهه ..
تو را "دوست دارم" ..
مثل ڪَذر از روی دريا با هواپيما
برای اولين بار !
مثل اينڪه دلم را چيزی مور مور ڪند ..
تو را "دوست دارم" ..
مثلِ ڪَفتن جمله ی "زندهايم شُڪر !"
- ۴.۰k
- ۲۵ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط