گفتی چه خبر از تو چه پنهان خبری نیست

گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست

در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست

در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت

غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست

انگار نه انگار دل شهر گرفته ست

از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست

ای کاش کسی بود که می گفت به یوسف

در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست

از روز به هم ریختن رابطه ی ما

از خاله زنک بازی تهران خبری نیست!

گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است

از معرفت قوم مسلمان خبری نیست!

در آتش نمرود تو می سوزم و افسوس

از معجزه ی باغ و گلستان خبری نیست!

در فال غریبانه ی خود گشتم و دیدم

جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست

گفتی چه خبر؟

گفتم و هرگز نشنیدی

جز دوری ات ای عشق، به قرآن خبری نیست…
دیدگاه ها (۱)

یاد گرفتـــه امانسان مدرنـــی باشــــمو هــر بار که دلتنــــ...

استوری جدید حمید صفت.....

ماه من چهره برافروز که آمد شب عیدعید بر چهره چون ماه تو می ب...

در هیاهوی زندگی دریافتم:چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من...

می فهمی زندگی چقدر شبیه همان لحظه های آرامیست که روی یک خط ن...

کف دستم رو نگاه کرد و گفت گمشده داری. این خط که شبیه هشت هست...

🌱🍒این شعرا را برایت به یادگار می گذارم        دلی نوجوان را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط