این عکس سال ها قبل بدستم رسید و برایم چندین خاطره زنده ش

✔این عکس سال ها قبل بدستم رسید و برایم چندین خاطره زنده شد .
✔خاطره یک غواص جوان در جزیره ام الرصاص که با آرامش عجیبی به شهادت رسیده به شکلی که فکر کردم به خواب رفته و ازش شاکی که حالا وقت نیست ...
✔یک صحنه هم در عقب نشینی از شهر فاو در اواخر جنگ در حالیکه صحرای محشری به پا بود یک جوان احتمالا کرمانی(لشکر ثارالله )بر اساس بادگیر های که پوشیده بود کنار جاده در حالیکه یک دستش کامل قطع شده بود کنار خاکریز مثل همین عکس به شهادت رسیده بود .
✔خدایا سخت می ترسم روزی در برابر این ها حرفی برای گفتن نداشته باشم

@rahro313
دیدگاه ها (۲)

رفیق شما بودین...لواسون به نام ما نمی‌کردین جون میدادین برام...

اسیر شما شدن خوب است اسیر شهدا شدن را میگویم خوبی اش به این ...

شب آغاز دسٺ بہ سر ڪردن بغض‌هاییـسٺ ڪہاڪَر بمانند ناخوداڪ...

⭕️ فیلم چهار جوان بی‌گناه که مشغول یه زورگیری ساده از یه خان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط