حال کنید بدون شرط دارم میزارم براتون ^^
#چند.پارتی
#درخواستی
وقتی خواهر ناتنیشونی مامان باباتون𖥻 نیستن و همو دوست دارین و باهم اهم اهم میکنین و وسط اهم اهم میگی ،پوص........یمو لیس بزن 𖥻
𝙿𝚊𝚛𝚝¹
ᨒᨓᨒᨓᨒᨓ
𖥔 ساعت ¹⁰:⁵⁷صبح به وقت سئول-کره 𖥔
+با تابش نور خورشید توی چشمام بلند شدم ، چند پلک زدم تا چشمام به خوبی بازشن بعد بلند شدم به طرف دستشویی رفتم روتین پوستم رو انجام دادم رفتم پایین که... دیدم دو تا چمدونو چند تا سایت وسط پذیرایی و بخشی از وسایل دم در خون است سریع از پلههای خون پایین رفتم تا بپرسم چی شده؟ یا چه خبره؟! پدر را ندیدم اما مادر با عجله از جلوم رد شد که با سوالی که پرسیدم ایستاد
+مادر، چه خبره دارین کجا میرین؟؟
÷ راستش پدربزرگت حال وخیمی داره و رفته توی کما ما هم به خاطر مسائل ارث و وارث شرکت باید بریم رُم و شاید دیگه زنده نمونه
+اومم.. باشه ولی کی برمیگردین؟؟؟
÷ مشخص نیست پسرم پدرت گفت احتمالاً دو ماه باید اونجا بمونیم
+ دو ماه ... ولی ۲ ماه که خیلیها
÷ میدونم اما ..دیگه چیزیه که شده
÷ اوه راستی تو این مدتی که ما نیستیم لی از نایون مراقبت کن من اون دخترو میسپرم به تو سعی کنیم کمتر با هم دعوا کنید و دیگه خودت که میدونی عزیزم
+بله مادر... چشم حواسم بهش هست.. فقط شما به نایون گفتین دارین میرین؟؟!
÷نه .. بهش نگفتم ولی توی کاغذ نامهای براش نوشتم که هر وقت بیدار شد بخونه!
+باشه مادر
× عزیزم داره دیر میشه بیا دیگهه * با صدای بلند *
÷عو .... درسته داریم قت تلف میکنیم
÷پس مراقب خودتون باشید ؛ خدافظ
(تو خماری بمونید 😔😈)
࣪⭑ ҂ ❙❘❙❚❙❘❙❙❚❙❘❙
چطور بود ؟! خوشحال میشم نظراتتونو بدونم
₍ᐢ..ᐢ₎
⋆ ׅ ࣪𓏲 ּ ֶָ⬩
#درخواستی
وقتی خواهر ناتنیشونی مامان باباتون𖥻 نیستن و همو دوست دارین و باهم اهم اهم میکنین و وسط اهم اهم میگی ،پوص........یمو لیس بزن 𖥻
𝙿𝚊𝚛𝚝¹
ᨒᨓᨒᨓᨒᨓ
𖥔 ساعت ¹⁰:⁵⁷صبح به وقت سئول-کره 𖥔
+با تابش نور خورشید توی چشمام بلند شدم ، چند پلک زدم تا چشمام به خوبی بازشن بعد بلند شدم به طرف دستشویی رفتم روتین پوستم رو انجام دادم رفتم پایین که... دیدم دو تا چمدونو چند تا سایت وسط پذیرایی و بخشی از وسایل دم در خون است سریع از پلههای خون پایین رفتم تا بپرسم چی شده؟ یا چه خبره؟! پدر را ندیدم اما مادر با عجله از جلوم رد شد که با سوالی که پرسیدم ایستاد
+مادر، چه خبره دارین کجا میرین؟؟
÷ راستش پدربزرگت حال وخیمی داره و رفته توی کما ما هم به خاطر مسائل ارث و وارث شرکت باید بریم رُم و شاید دیگه زنده نمونه
+اومم.. باشه ولی کی برمیگردین؟؟؟
÷ مشخص نیست پسرم پدرت گفت احتمالاً دو ماه باید اونجا بمونیم
+ دو ماه ... ولی ۲ ماه که خیلیها
÷ میدونم اما ..دیگه چیزیه که شده
÷ اوه راستی تو این مدتی که ما نیستیم لی از نایون مراقبت کن من اون دخترو میسپرم به تو سعی کنیم کمتر با هم دعوا کنید و دیگه خودت که میدونی عزیزم
+بله مادر... چشم حواسم بهش هست.. فقط شما به نایون گفتین دارین میرین؟؟!
÷نه .. بهش نگفتم ولی توی کاغذ نامهای براش نوشتم که هر وقت بیدار شد بخونه!
+باشه مادر
× عزیزم داره دیر میشه بیا دیگهه * با صدای بلند *
÷عو .... درسته داریم قت تلف میکنیم
÷پس مراقب خودتون باشید ؛ خدافظ
(تو خماری بمونید 😔😈)
࣪⭑ ҂ ❙❘❙❚❙❘❙❙❚❙❘❙
چطور بود ؟! خوشحال میشم نظراتتونو بدونم
₍ᐢ..ᐢ₎
⋆ ׅ ࣪𓏲 ּ ֶָ⬩
۱۹.۴k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.