"سناریو درخواستی ازBTS"
"سناریو درخواستی ازBTS"
*وقتی دستتو با چاقوخیلی بدمیبری و خونریزی شدید داری*
نامجون:توخودشه درحالی که خیلی از دستت عصبانیه زخمتوپانسمان میکنه.
جین:بهت میگه چطور تونستی اینکارو با خودت کنی؟ا/ت جواب بده!
ا/ت:ببخشید هندسامم بخدا از قصد نکردم من فقط داشتم پیاز پوست میکردم!
جین:(با داد)میگه:دفعه دیگه تکرار نشه و مواظب خودت باش و جلوی خونریزیت رو میگیره.
شوگا:ا/ت چیکار میکنی؟جواب بده!
ا/ت:من فقط داشتم پیاز پوست میکردم که چاقو افتاد و اومدم بردارم که لبش خورد به دستم و دستم برید!باعر زدن و گریه کردن.
شوگا:سرزنشت میکنه و توخودشه و تا چند روز باهات صحبت نمیکنه و نمیزاره دست با چیزی بزنی و هرروز غذا سفارش میده
جیهوپ:بهت میگه کاش من جای تو بودم تا این درد دارو نکشی و هرروز برات کلی خوراکی میخره و به جین زنگ میزنه که برات سوپ و.......درست کنه.
جیمین:بهت میگه:موچی من چقدر درد داری؟
ا/ت:خیلی زیاد!
جیمین:ل.......بتو میبوسه و میگه الانم زیاد درد داری؟
ا/ت:نه موچی من الان دیگه بهترم☺
تهیونگ:ا/ت مگه بهت نگفتم کاری نکن تا من بیام؟
ا/ت:چرا گفتی ولی.......
تهیونگ:ولی چی؟
ا/ت:ولی حواسم پرت شد و چاقو فرو شد تو دستم!
تهیونگ:گریه میکنه و میگه شب باید جبران کنی تا ببخشمت😈
ا/ت:تهیونگاااااااا
جونگکوک:ا/ت چیکار کردی با خودت؟
ا/ت:ببخشید کوکی؟
جونگکوک:میخوای ببخشمت؟
ا/ت:آره!
جونگکوک:اگه میخوای ببخشمت شب جبران کن و برام ۳تا شیرموز بخر!
🤗ببخشید اگه بد شد🤗
*وقتی دستتو با چاقوخیلی بدمیبری و خونریزی شدید داری*
نامجون:توخودشه درحالی که خیلی از دستت عصبانیه زخمتوپانسمان میکنه.
جین:بهت میگه چطور تونستی اینکارو با خودت کنی؟ا/ت جواب بده!
ا/ت:ببخشید هندسامم بخدا از قصد نکردم من فقط داشتم پیاز پوست میکردم!
جین:(با داد)میگه:دفعه دیگه تکرار نشه و مواظب خودت باش و جلوی خونریزیت رو میگیره.
شوگا:ا/ت چیکار میکنی؟جواب بده!
ا/ت:من فقط داشتم پیاز پوست میکردم که چاقو افتاد و اومدم بردارم که لبش خورد به دستم و دستم برید!باعر زدن و گریه کردن.
شوگا:سرزنشت میکنه و توخودشه و تا چند روز باهات صحبت نمیکنه و نمیزاره دست با چیزی بزنی و هرروز غذا سفارش میده
جیهوپ:بهت میگه کاش من جای تو بودم تا این درد دارو نکشی و هرروز برات کلی خوراکی میخره و به جین زنگ میزنه که برات سوپ و.......درست کنه.
جیمین:بهت میگه:موچی من چقدر درد داری؟
ا/ت:خیلی زیاد!
جیمین:ل.......بتو میبوسه و میگه الانم زیاد درد داری؟
ا/ت:نه موچی من الان دیگه بهترم☺
تهیونگ:ا/ت مگه بهت نگفتم کاری نکن تا من بیام؟
ا/ت:چرا گفتی ولی.......
تهیونگ:ولی چی؟
ا/ت:ولی حواسم پرت شد و چاقو فرو شد تو دستم!
تهیونگ:گریه میکنه و میگه شب باید جبران کنی تا ببخشمت😈
ا/ت:تهیونگاااااااا
جونگکوک:ا/ت چیکار کردی با خودت؟
ا/ت:ببخشید کوکی؟
جونگکوک:میخوای ببخشمت؟
ا/ت:آره!
جونگکوک:اگه میخوای ببخشمت شب جبران کن و برام ۳تا شیرموز بخر!
🤗ببخشید اگه بد شد🤗
۴.۴k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.