من دوست داشتم

من دوست داشتم ...
تو سراغم را می گرفتی
تو دلت برایم تنگ میشد
تو برایم شعر می نوشتی
می خواستم عزیزترینِ زندگی ات باشم
کسی که هر ثانیه به او فکر می کنی و هر
دقیقه نگرانش می شوی کسی که شب ها
به یادش بیدار می مانی و صبح ها به شوقِ
ادامه ی دوست داشتنش بیدار می شوی ...
چه فرقی می کند
دوست داشتنی ترینِ چند نفر باشم ؟!
من می خواستم تو دوستم داشته باشی
می فهمی ؟! تو ...
دیدگاه ها (۱)

زندان هم کاخ آرزو می‌شود وقتی کسی تو را در خیالش حبس کرده اس...

مــرا ببـــوس بگذار #پاییز سردرگم شود که عشق از او آغـــاز ش...

لبش راهر چه بوسیدم فزون‌تر شد هوای منندارد انتهایی خواهش بی ...

وقتی #رگ گردنت را میبوسمبا یک تیر دو نشان زده امهم #تو را بو...

«از کوچه که پیچیدی...»بارون تازه بند اومده بود. کوچه‌ها هنوز...

You must love me... P10

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط