یه روز خیلی اتفاقی این سوال رو دیدم
یه روز خیلی اتفاقی این سوال رو دیدم
اگه یه وسیله داشتی که میتونست تو رو به گذشته برگردونه دوباره عاشق میشدی؟!
از اون لحظه که این سوال رو خوندم؛
بارها و بارها از خودم پرسیدمش و مث یه معلم سختگیر دنبال یه جواب قانع کننده بودم!
تا اینکه مطمئن شدم تنها جوابی که میتونه هم دلم رو آروم و هم عقلم رو قانع کنه یه بله قاطع و محکمه.
واقعیتش یه سری اتفاقات حتی اگه خیلی هم تلخ باشه به زندگی ما آدما هویت میده، شکل و برنامه میده و به سادگی میتونیم با یه محاسبه سرانگشتی متوجه شیم که با حذف اونها ممکنه خیلی از اتفاقات مهم دیگه که باعث شکل گرفتن شخصیت الان ما هست از بین بره و ما به آدمهای کاملا متفاوتی تبدیل بشیم.
پس وقتی بهش فکر میکنم مطمئن میشم که من هرگز به هیچ قیمتی راضی نمیشم اولین هام رو با دستای خودم نابود کنم.
من نمیتونم و نمیخوام اولین باری که کاملا اتفاقی دیدمش رو از یاد ببرم چون هر بار که بهش فکر میکنم بی اراده یه لبخند از ته دل روی لبم جوونه میزنه.
من هرگز نمیخوام لحن صدایی که قلبمو نوازش میکنه فراموش کنم؛
و گرمی نگاهی که شاید دیگه هیچوقت تجربه نکنم رو از یاد ببرم حتی اگه دیگه برای من نباشه.
واقعیتش آدما فقط یه بار میتونن عشق واقعی رو تجربه کنن و من هرگز دلم نمیخواد خودم رو از این حس قشنگ محروم کنم.
حتی اگه مسیرش پر از اتفاقات ناخوشایند باشه.
حتی اگه تهش نرسیدن باشه!
اگه یه وسیله داشتی که میتونست تو رو به گذشته برگردونه دوباره عاشق میشدی؟!
از اون لحظه که این سوال رو خوندم؛
بارها و بارها از خودم پرسیدمش و مث یه معلم سختگیر دنبال یه جواب قانع کننده بودم!
تا اینکه مطمئن شدم تنها جوابی که میتونه هم دلم رو آروم و هم عقلم رو قانع کنه یه بله قاطع و محکمه.
واقعیتش یه سری اتفاقات حتی اگه خیلی هم تلخ باشه به زندگی ما آدما هویت میده، شکل و برنامه میده و به سادگی میتونیم با یه محاسبه سرانگشتی متوجه شیم که با حذف اونها ممکنه خیلی از اتفاقات مهم دیگه که باعث شکل گرفتن شخصیت الان ما هست از بین بره و ما به آدمهای کاملا متفاوتی تبدیل بشیم.
پس وقتی بهش فکر میکنم مطمئن میشم که من هرگز به هیچ قیمتی راضی نمیشم اولین هام رو با دستای خودم نابود کنم.
من نمیتونم و نمیخوام اولین باری که کاملا اتفاقی دیدمش رو از یاد ببرم چون هر بار که بهش فکر میکنم بی اراده یه لبخند از ته دل روی لبم جوونه میزنه.
من هرگز نمیخوام لحن صدایی که قلبمو نوازش میکنه فراموش کنم؛
و گرمی نگاهی که شاید دیگه هیچوقت تجربه نکنم رو از یاد ببرم حتی اگه دیگه برای من نباشه.
واقعیتش آدما فقط یه بار میتونن عشق واقعی رو تجربه کنن و من هرگز دلم نمیخواد خودم رو از این حس قشنگ محروم کنم.
حتی اگه مسیرش پر از اتفاقات ناخوشایند باشه.
حتی اگه تهش نرسیدن باشه!
۹.۸k
۲۴ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.