استاد سرد اما جذاب
استاد سرد اما جذاب
پارت :16
رفتیم رسیدیم یه عمارت خیلی بزرگ و
خوشگل بود ،از جایی که فهمیدم سه تا
بچه هستن دوتا پسر و یه دختر رفتیم توی
عمارت مثل پارتی بود رقص نور و بوی
سیگار و کلی چرت و پرت یکم چسبیدم به
یونگ چون احساس کردم لباسم بازه رفتیم
پیش دوستاش که چند تا پسر بودن و یه
دختر ،که دختره با دیدن من چشماش برقی
زد و بدو اومد پیشم و شروع کرد به حرف زدن
دختره :های من هانا هستم،خیلی خوش اومدی
ا.ت :های منم ا.ت هستم ،ممنونم
..............
پارت :16
رفتیم رسیدیم یه عمارت خیلی بزرگ و
خوشگل بود ،از جایی که فهمیدم سه تا
بچه هستن دوتا پسر و یه دختر رفتیم توی
عمارت مثل پارتی بود رقص نور و بوی
سیگار و کلی چرت و پرت یکم چسبیدم به
یونگ چون احساس کردم لباسم بازه رفتیم
پیش دوستاش که چند تا پسر بودن و یه
دختر ،که دختره با دیدن من چشماش برقی
زد و بدو اومد پیشم و شروع کرد به حرف زدن
دختره :های من هانا هستم،خیلی خوش اومدی
ا.ت :های منم ا.ت هستم ،ممنونم
..............
- ۷.۳k
- ۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط