alireza Kiani

alireza Kiani:
همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن

گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن

نامتان را به کنار پدرم گفتم و گفت
ای خدا شکر که پیشم پسرم گفت حسن

بعد از این خوب تر است جای صفاتی مثل
سفره دار و پدر جود و کرم گفت حسن

زائری در وسط صحن غریب الغربا
دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن...

تا که جارو زدن صحن رضا را دیدم
چشم خیس و مژه ی رفتگرم گفت حسن

قاسمت راهیه میدان شد و دیدند همه
خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن

پایه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود
آیه ی نهضت خونین حسین صلح تو بود

شاعر: رضا قربانی
دیدگاه ها (۴)

دیدن عکست تمام سهم من است...آن را هم جیره بَندی کَردِه امتـا...

میلاد آقا امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک از سمت مدینه خبر ...

السلام علیک یا حسن بن علیدر مدح تو باید که ببندیم دهان راوقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط