گفتم خدایا عاشقم کن خدا خندیدو گفت او که باشد مرا از یا

گفتم خدایا عاشقم کن خدا خندیدو گفت : او که باشد مرا از یاد میبری...
قسم خوردم که تا ابد در یادم میمانی . .
خدا او را به من داد و نظاره گر شد . .
دستانش راگرفتم . .
خدا دلش لرزید . .
بوسیدمش . .
خدا گریست . .
درآغوش گرفتم . .
خدا دورشد . .
حالامن نه " خدا " را پیدا می کنم نه " او " را....
خدا در میان گناهانم گم شده و " او " در آغوش دیگری . .
دیدگاه ها (۱)

من از تمام دنیـــا …فقط آن دایـــره ی مشکے چشمـــان تـــو را...

شیشه ای میشکند.......یکنفرمیپرسد:که چراشیشه شکست؟یکنفرمیگوید...

گاهـــــی " دلت " ... از سن و ســـــالت مـــــی گیر...

"دوستت دارم"حرف ساده ایست،هم گفتنش آسان است، هم شنیدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط