دوباره بغض کرده ام بابا!
دوباره بغض کردهام بابا!
در ابن خانه جستجویم کن!
نگرانم باش،صدایم کن!
باردیگر بپرس:چرا بغض کردهای بابا؟!
دلم تنگ است بابا...
در خانهام را بزن،به دیدارم بیا!
با بوسههای گرمت بگو:
بابا همیشه هست،دل تنگ چرا بابا؟
چقدر خستهام بابا!کنارم بمان
درآغوشم بگیر،سرم را نوازش کن
بگو باز خستگی را برای من بگذار بابا
از این روزگار رنجیدهام بابا!
کنار درد دلهایم زانو بزن،غم را بگیر!
بگو دوباره ببخش فرزندم
از آدمهای این روزگار نرنج بابا!
من انگار ترسیدهام بابا
چراغهای خانه را روشن کن،به مهر نگاهم کن
بگو باز دستهایت را بده به دستِ من بابا
دوباره میخواهمت بابا،دوباره ظاهرشو
دوباره صورتی پرازلبخند،دوباره در لحظههایم باش
بگو نبودنت خواب تلخی بود
اگر بازنخواهی گشت...
بگو چگونه فراموشت کنم بابا.....
در ابن خانه جستجویم کن!
نگرانم باش،صدایم کن!
باردیگر بپرس:چرا بغض کردهای بابا؟!
دلم تنگ است بابا...
در خانهام را بزن،به دیدارم بیا!
با بوسههای گرمت بگو:
بابا همیشه هست،دل تنگ چرا بابا؟
چقدر خستهام بابا!کنارم بمان
درآغوشم بگیر،سرم را نوازش کن
بگو باز خستگی را برای من بگذار بابا
از این روزگار رنجیدهام بابا!
کنار درد دلهایم زانو بزن،غم را بگیر!
بگو دوباره ببخش فرزندم
از آدمهای این روزگار نرنج بابا!
من انگار ترسیدهام بابا
چراغهای خانه را روشن کن،به مهر نگاهم کن
بگو باز دستهایت را بده به دستِ من بابا
دوباره میخواهمت بابا،دوباره ظاهرشو
دوباره صورتی پرازلبخند،دوباره در لحظههایم باش
بگو نبودنت خواب تلخی بود
اگر بازنخواهی گشت...
بگو چگونه فراموشت کنم بابا.....
۱.۲k
۱۷ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.