پادشاهان اساطیری ایران کیقباد کیانی
#پادشاهان_اساطیری_ایران _ کیقباد _ کیانی
کیقباد
پادشاهی او صد سال بود .وقتی او برتخت نشست همه نامداران چون زال و قارن و کشواد و خراد و برزین بر او گوهر افشاندند.
شاه تصمیم گرفت سپاهی گرد آورده و به جنگ توران برود . پس ایرانیان آماده جنگ شدند .ودرفش کاویانی برکشیدند و جنگ را شروع کردند . از آنسو افراسیاب هم سپاهی آماده کرد دو لشکر در برابر یکدیگر صف کشیدند و به جنگ پرداختند و از خون همه جا رنگین شد رستم قلب سپاه را به هم ریخته و افراسیاب را فراری داده است .
از آنسو افراسیاب بر اسبی نشست و سپاهیانش را رها کرد و فرار نمود پس لشکریان ایران بر توران هجوم بردندافراسیاب عقب نشینی کرده واز آنجا به دامغان و سپس به جیحون زدند .
رستم نزد شاه رفت و شاه دریک طرفش رستم ودر طرف دیگر زال را نشاند و برآنها و دیگر پهلوانان آفرین گفت . تورانیان پیام اشتیفرستادن وکی قباد پذیرفت وصلح اعلام شد
کیقباد مال و منال و خلعت فراوان بین بزرگانش چون زال و قارن و کشواد و خراد و برزین و پولاد و رستم تقسیم کرد .بعد از آن شاه به پارس رفت و در اسطخر به تخت نشست . ده سال گذشت و او به دادگری و عدالت شهره شد .شهرهای زیادی را آباد نمود . او چهار پسر خردمند داشت به نامهای کی کاووس و کی آرش و کی پشین و کی آرمین .
پس از گذشت صد سال شاه فهمید که مرگش فرا رسیده است پس کاووس کی را فرا خواند و به نصیحت پرداخت و گفت. من تاج و تخت را به تو سپردم سعی کن عدل پیشه کنی.☘🌹☘🌹
کیقباد
پادشاهی او صد سال بود .وقتی او برتخت نشست همه نامداران چون زال و قارن و کشواد و خراد و برزین بر او گوهر افشاندند.
شاه تصمیم گرفت سپاهی گرد آورده و به جنگ توران برود . پس ایرانیان آماده جنگ شدند .ودرفش کاویانی برکشیدند و جنگ را شروع کردند . از آنسو افراسیاب هم سپاهی آماده کرد دو لشکر در برابر یکدیگر صف کشیدند و به جنگ پرداختند و از خون همه جا رنگین شد رستم قلب سپاه را به هم ریخته و افراسیاب را فراری داده است .
از آنسو افراسیاب بر اسبی نشست و سپاهیانش را رها کرد و فرار نمود پس لشکریان ایران بر توران هجوم بردندافراسیاب عقب نشینی کرده واز آنجا به دامغان و سپس به جیحون زدند .
رستم نزد شاه رفت و شاه دریک طرفش رستم ودر طرف دیگر زال را نشاند و برآنها و دیگر پهلوانان آفرین گفت . تورانیان پیام اشتیفرستادن وکی قباد پذیرفت وصلح اعلام شد
کیقباد مال و منال و خلعت فراوان بین بزرگانش چون زال و قارن و کشواد و خراد و برزین و پولاد و رستم تقسیم کرد .بعد از آن شاه به پارس رفت و در اسطخر به تخت نشست . ده سال گذشت و او به دادگری و عدالت شهره شد .شهرهای زیادی را آباد نمود . او چهار پسر خردمند داشت به نامهای کی کاووس و کی آرش و کی پشین و کی آرمین .
پس از گذشت صد سال شاه فهمید که مرگش فرا رسیده است پس کاووس کی را فرا خواند و به نصیحت پرداخت و گفت. من تاج و تخت را به تو سپردم سعی کن عدل پیشه کنی.☘🌹☘🌹
۱۴.۵k
۰۴ آبان ۱۴۰۰