عید غدیر و آرامش
عید غدیر و آرامش
عید غدیر، آغاز ظهور ولایت است؛ ولایت در باطن، محبت، و در ظاهر، حکومت است.
توضیح اینکه:
خداوند افعال (مخلوقات) خود را دوست دارد؛ «ولی الله» به سبب محبتی که به خدا دارد؛ نگاهش به بندگان خدا ، همان نگاه خداوند است؛ لذا بندگان خدا را دوست دارد؛ وقتی این دوستی را اظهار می کند؛ کسانی که قلب دارند؛ این دوستی را درک می کند؛ وقتی این دوستی را درک کرد؛ محبت، «ولی الله» در قلب آنان نیز ایجاد می شود.
در این هنگام، هر دو، هم محب؛ و هم محبوب یکدیگرند. با این تفاوت که منشأ دوستی «ولی الله» با «آنان» ، «دوستی دریافتی از خداست» و منشأ دوستی «آنان» با «ولی الله»، «دوستی دریافتی از ولی الله» است؛ و روشن است که «دوستی دریافتی از الله» شدیدتر و برتر از «دوستی دریافتی از ولی الله» است؛ چون خدا «برتر» از «ولی خود» است.
و با توجه به اینکه، محبت سبب تطبیق و هماهنگی و یگانگی خواست و اراده¬ی محب و محبوب است؛ لذا اراده و خواست «ولی الله» در مقامی برتر و متبوع؛ و اراده و خواست «آن شخص دیگر» در مرتبه¬ی بعد و تابع و فرمانبر است.
پس باطن ولایت، محبت، و ظاهر ولایت، فرمانروایی ولی و فرمانبری مولی علیه است؛ و حکومت» چیزی غیر از ظهور و تطبیق «محبت» نیست؛ و تنها فرق آن، «ظاهر و باطن» بودن آن است.
که باطن آن را فقط «اهل باطن و ایمان» درک می کند؛ و ظاهر آن را، همه انسان ها درک می کند.
و چون باطن ولایت، همیشه است؛ و ظاهر آن، پس از رفع موانع، ظاهر می شود.
و با توجه به اینکه، محبت «عین آرامش» است؛ پس اهل باطن، همیشه در آرامش اند؛ و اما غیر آنان، فقط وقتی در آرامش خواهند بود که موانع ظهور ولایت، برطرف شود.
پس آرامش برای هر کس، فقط با پیروی از امیرالمؤمنین علیه السلام؛ و آرامش عمومی و فراگیر، فقط پس از فراگیری ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام تحقق پیدا می کند.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم(نساء4/59)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید
((اگر صددرصد این مطالب را قبول دارید، هر چه میتوانید نشر دهید))
عید غدیر، آغاز ظهور ولایت است؛ ولایت در باطن، محبت، و در ظاهر، حکومت است.
توضیح اینکه:
خداوند افعال (مخلوقات) خود را دوست دارد؛ «ولی الله» به سبب محبتی که به خدا دارد؛ نگاهش به بندگان خدا ، همان نگاه خداوند است؛ لذا بندگان خدا را دوست دارد؛ وقتی این دوستی را اظهار می کند؛ کسانی که قلب دارند؛ این دوستی را درک می کند؛ وقتی این دوستی را درک کرد؛ محبت، «ولی الله» در قلب آنان نیز ایجاد می شود.
در این هنگام، هر دو، هم محب؛ و هم محبوب یکدیگرند. با این تفاوت که منشأ دوستی «ولی الله» با «آنان» ، «دوستی دریافتی از خداست» و منشأ دوستی «آنان» با «ولی الله»، «دوستی دریافتی از ولی الله» است؛ و روشن است که «دوستی دریافتی از الله» شدیدتر و برتر از «دوستی دریافتی از ولی الله» است؛ چون خدا «برتر» از «ولی خود» است.
و با توجه به اینکه، محبت سبب تطبیق و هماهنگی و یگانگی خواست و اراده¬ی محب و محبوب است؛ لذا اراده و خواست «ولی الله» در مقامی برتر و متبوع؛ و اراده و خواست «آن شخص دیگر» در مرتبه¬ی بعد و تابع و فرمانبر است.
پس باطن ولایت، محبت، و ظاهر ولایت، فرمانروایی ولی و فرمانبری مولی علیه است؛ و حکومت» چیزی غیر از ظهور و تطبیق «محبت» نیست؛ و تنها فرق آن، «ظاهر و باطن» بودن آن است.
که باطن آن را فقط «اهل باطن و ایمان» درک می کند؛ و ظاهر آن را، همه انسان ها درک می کند.
و چون باطن ولایت، همیشه است؛ و ظاهر آن، پس از رفع موانع، ظاهر می شود.
و با توجه به اینکه، محبت «عین آرامش» است؛ پس اهل باطن، همیشه در آرامش اند؛ و اما غیر آنان، فقط وقتی در آرامش خواهند بود که موانع ظهور ولایت، برطرف شود.
پس آرامش برای هر کس، فقط با پیروی از امیرالمؤمنین علیه السلام؛ و آرامش عمومی و فراگیر، فقط پس از فراگیری ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام تحقق پیدا می کند.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم(نساء4/59)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید
((اگر صددرصد این مطالب را قبول دارید، هر چه میتوانید نشر دهید))
۱.۷k
۱۸ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.