فریدون مشیری

💕فریدون مشیری"
رک بگویم... از همه رنجیده ام!
از غریب و آشنا ترسیده ام

با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هر ساز ی که شد رقصیده ام

در زمستانِِ سکوتم بارها...
با نگاه سردتان لرزیده ام

رد پای مهربانی نیست...نیست
من تمام کوچه را گردیده ام

سالها از بس که خوش بین بوده ام...
هر کلاغی را کبوتر دیده ام

وزن احساس شما را بارها...
با ترازوی خودم سنجیده ام

من شما را بارها و بارها...
لا به لای هر دعا بخشیده ام
دیدگاه ها (۰)

گاهی دلت یک حاشیه‌ی امن و آرام میخواهد ..به دور از تمام دوست...

بهترین انتقام از کسی که تو رو ترک کرده اینه که بعد از رفتنش ...

موهای سفیدی که:لابه لای موهامون داریم تاوان حرف هاییست که نم...

هیچ درختی به خاطرپناه دادن به پرنده هابی بار و برگ نشده است....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط