🖋 مولای خوبم
🖋 مولای خوبم
چندگاهیست وقتی می گویم:
«اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن»
با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد
چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه»
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم
چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة»
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت
کجا منزل گرفته ای.
چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة»
دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست
چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا»
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است
.
چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند
چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا»
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی
چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،
من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم .
چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو ؛طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم .
اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،
هم اشکم بریزد،
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم
و هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است ...
و باز هم با شرم
می گویم :
🎋 اللهم عجل لولیک الفرج🎋
.
چندگاهیست وقتی می گویم:
«اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن»
با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد
چندگاهیست وقتی می گویم: «صلواتک علیه و علی آبائه»
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم
چندگاهیست وقتی می گویم: «فی هذه الساعة»
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت
کجا منزل گرفته ای.
چندگاهیست وقتی میگویم: «و فی کل الساعة»
دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست
چندگاهیست وقتی می گویم: «ولیا و حافظا»
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است
.
چندگاهیست وقتی می گویم: «و قائدا وناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمیزند
چندگاهیست وقتی می گویم: «و دلیلا و عینا»
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی
چندگاهیست وقتی می گویم: «حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،
من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم .
چندگاهیست وقتی می گویم: «و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو ؛طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم .
اما چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،
هم اشکم بریزد،
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم
و هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است ...
و باز هم با شرم
می گویم :
🎋 اللهم عجل لولیک الفرج🎋
.
۲.۹k
۰۸ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.