شگری ابریشمی داری ک دل را پیر کرد

شگری ابریشمی داری ک دل را پیر کرد
گیسوانت را که گفتم حال من تغییر کرد

یک نبرد نا برار بین چشمانت و من
بی دفاعم پیش چشمت، این مرا تسلیم کرد

آن که میبازد منم وان  او که پیروز است تو
هرچه شد با من همان تقدیرِ با تدبیر کرد

زخم عشقت این دل دیوانه را عاقل نکرد
چهره ات من را ز دنیا و کمالش سیر کرد

شَمِّ شاعر شد تمام، ابیات را گم کرده ام
عشق تو یک شاعر بیهوده را تطهیر کرد
دیدگاه ها (۰)

💙بسم الله الرحمن الرحیم💙☀️هر روز صبح بعدِ بسم الله الرحمن ال...

نسیم صبح، سلامم رسان به اربـابـمبگو که قلب من ازدوری ِتو آب ...

نیایش شبانه 🙏خدایا🙏 امشب ایرانم و مردمانش را عاشقانه به تو م...

مادر بزرگ می گفت حرف سرد، مِهر گرم رو از بین می بره!راست می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط