می روی

می روی
ﻭ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ ﺑﺎﺭد...
ﺑﻲ ﺍٓﻧﻜﻪ ﺣﺘﻲ
ﻳﻚ ﻭﺟﺐ ﺍﺯ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺧﻴﺲ ﺷﻮﺩ!
ﻭ ﺍﻳﻦ
ﺍٓﻏﺎﺯ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﮕﻲ ﺯﻧﻲ ست
ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﺶ
ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻳﺶ آﺏ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ ...

#هانی_محمدی
دیدگاه ها (۱)

اینجا پُر شدهاز نبودن هایت..!؟!این طَعم تنهاییعاقبت یک روز م...

من هوای غزلم بارانیست !بغض در شعر ترم زندانیست ....#هستی_معی...

در برابر آینه یک جور زیباییدر رختخوابجور دیگرگوش به شایعات ن...

جنازه های بسیاری دراین شهرزندگی می کنند..!؟!مردمانی که لبخند...

#سخن_خدا ﻳَﺂ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲُّ ﺇِﺫَﺍ ﻃَﻠَّﻘْﺘُﻢُ ﺍﻟﻨِّﺴَﺂء...

#سخن_خدا «٢٣» ﻳَﺘَﻨَﺎﺯَﻋُﻮﻥَ ﻓِﻴﻬَﺎ ﻛَﺄْﺳﺎً ﻟَّﺎ ﻟَﻐْﻮٌ ﻓِﻴﻬ...

#سخن_خدا «١٥» ﺇِﻧَّﻤَﺂ ﺃَﻣْﻮَﺍﻟُﻜُﻢْ ﻭَﺃَﻭْﻟﺎَﺩُﻛُﻢْ ﻓِﺘْﻨَﺔ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط