فرشته کوچولوی من پارت ۱۵

گویون رفت به اونجایی که دوستش گفت
دید دوستش با چند نفر دیگه اونجا هستن
رفت نشست
جیا : بالاخره امدی
بیا مشروب بخور
گویون : جیا اذیت نکن بزار برسم
به زور به گویون داد که بخوره اونم خیلی خیلی خورد که حالش بد شد
دیگه جوری که غذا هم نتونست بخوره
قبل اینکه کامل حالش بد بشه و داشت میرفت خونه
یک پسری به زور میخواست اون رو اذیت کنه و بوسش کنه
گویون گوشش رو گاز گرفت اون به زور گویون را انداخت تو ماشین
و می‌خواست.... کنه
یهو گویون یادش افتاد که قبلا تهیونگ شماره اش رو بهش داده بود که هرموقع کمک خواست به تهیونگ زنگ بزنه
اون سریع زنگ شد تهیونگ
وقتی تهیونگ جواب داد گویون سریع گفت کمکم کن
تهیونگ موقعیت مکانی اش رو پیدا کرد
و پسره رو مجبور کرد که معذرت خواهی کنه از گویون
تهیونگ سریع بویون رو برد به خونه و که اون استراحت کنه
یهو گویون گفت حالم خوبه و شروع کرد به بو...سیدن گردن تهیونگ ( الان دیگه تهیونگ عاشق گویون شده بود )
تهیونگ : گویون نکن خودت پشیمون میشی
فک کنم زیادی حالت بده
گویون : نه من کاملا حالم خوبه فقط میخوام بدونم لب هات خوشمزه است یا نه
تهیونگ : عه خودت خواستی کوچولو
بعد .....