⋨"گفت:حس میکنی داری بهتر میشی؟»
⋨"گفت:حس میکنی داری بهتر میشی؟»
همه از من میخواستن که اون داستان رو به خوردشون بدم.
از تاریکی به روشنایی.
از ضعف به قدرت. از درب و داغون به سالم.خودمم همین رو میخواستم.
گفتم:«شاید.راستش حس میکنم
خیلی آسیب پذیرم.انگار یه بار شکستم و دوباره تکه هام رو با چسب به هم چسبوندن.»☕
همه از من میخواستن که اون داستان رو به خوردشون بدم.
از تاریکی به روشنایی.
از ضعف به قدرت. از درب و داغون به سالم.خودمم همین رو میخواستم.
گفتم:«شاید.راستش حس میکنم
خیلی آسیب پذیرم.انگار یه بار شکستم و دوباره تکه هام رو با چسب به هم چسبوندن.»☕
۱۶۵.۲k
۰۳ تیر ۱۴۰۱