گفتی چه خبر از تو چه پنهان خبری نیست


گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست
دَ زِندِگی اَم ، غِیرِ زِمِستان خَبَری نیست

در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست
ـ
انگار نه انگار دل شهر گرفته ست
از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست
ـ
ای کاش کسی بود که می گفت به یوسف
در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست
ـ
از روز به هم ریختن رابطه ی ما
از خاله زنک بازی تهران خبری نیست!
ـ
گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است
از معرفت قوم مسلمان خبری نیست!
ـ
در آتش نمرود تو می سوزم و افسوس
از معجزه ی باغ و گلستان خبری نیست!
ـ
در فال غریبانه ی خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست
ـ
گفتی چه خبر؟
گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوری ات ای عشق، به قرآن خبری نیست
#امید_صباغ_نو
#زمستان_مبارک

#00:00
دیدگاه ها (۷)

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینمبیا کز چشم بیمارت هزارا...

یه جوری پیدا کن منو شاید این آخرین #پاییز من باشه

شهزاده ی رویای من قطعا توییاون کس که شب در خواب من آید تویی#...

#𝑳𝑶𝑽𝑬_𝑴𝒀_𝑻𝑬𝑨𝑪𝑯𝑬𝑹 𝑷𝒂𝒓𝒕 ¹⁸_کجایی؟ +خونه. _من حرکت کردم ده دیقی...

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط