دل نوشته از fateme rsl76 ینی از خودم
دل نوشته از fateme_rsl76 ینی از خودم
لطفا همه بخونین...
امروز ساعت 18:20 پشت پنجره ی اتاقم اتفاقی دیدمش ولی این دفعه با دفعه های قبل یه فرق بزرگ داشت
دفعه های قبل تنها بود
ولی این بار...
این بار تنها نبود...
حلقه دستش بود...
آره حدسم درست بود . نامزد داره ... ولی باور نمیکردم حدسیات خودمو تا با چشم خودم دیدم .
یه دختر با پوست سبزه ی چادری بود ... خیلی خوشگل به نظرم نیومد ولی به دهن بزی که شیرین اومده
لابد خیلی دوسش داره خب...
قراره شریک زندگیش بشه دیگه...
یه روزی مامان بچه هاش که میشه...
حتما دوسش داره ...
کاش میدونستم اسمش چیه ؟!
کاش میدونستم چجوری شد که باهم عقد کردن؟!
اصن از قبل دوس بودن باهم یا نه ؟!
اه لعنتی... این فکرای مسخره و سوالای چرت دست از سرم برنمیدارن ...
هرثانیه یه فکر جدید... هر لحظه یه سوال...
خیلی دلم میخواست میتونستم دلمو راضی کنم که واسش آرزوی خوشبختی کنم ولی نمیتونم...
دلم خیلی اذیت شده بخاطرش... خیلییییییی زیاد ...!!!
اگرم دلم راضی میشد چشام راضی نبودن ...
چه شبایی که این دوتا چشم بی گناه رو اذیت کردم و خیس خوابوندمشون...
چشایی که قرار نبود عینکی بشن ولی از گریه ی زیاد عینکی شدن...
نمیدونم چی شد که انقد عاشقش شدم فقط میتونم اینو بگم که کنارش بهترین احساس دنیا رو داشتم و عشق خوبی رو باهم سپری کردیم با اینکه خیلی بد از هم جدا شدیم ولی خب من بنده ی اون بتی بودم که ازش تو ذهنم ساخته بودم ...
شدم بنده ی یه خدای جدید... و این یه خیانت بزرگ تو حق من و خودش بود ...
اون خدایی نبود که خدایی کردن بلد باشه و دل بنده شو نشکونه... و آخر داستان من شدم کافر خدای از خودساخته م ...
تو این دوسال که ازش جداشدم با خاطراتش زنده بودم ... چه خاطرات خوبی داشتیم باهم ... چه روزایی بودن
فقط میتونم بگم از صمیم قلبم دعا میکنم نتونه اندازه ی من دوسش داشته باشه و امیدوارم اون بالاسری حق دل شکسته مو ازش بگیره ... میخوام همون اندازه که من عذاب کشیدم اونم عذاب بکشه و من ببینم با چشمای خودم ...
اره ... من یه دختر بی رحم و مغرور وسنگدلم ولی خودش باعث همه ی این تغییرات تو منه احساساتیه دل نازک شد...
بعد اینم اگه قراره هرکس دیگه ای جای اون بیاد تو زندگیم نمیذارم مث اون عاشقم کنه و نمیذارم جای اونو تو دلم بگیره. با اینکه نمیبخشمش ولی هنوزم واسم قابل احترامه اونم فقط بخاطر اینکه معنی واقعی دوس داشتنو بهم یاد داد و بهم یاد داد خیلی زود دل ندم و وابسته نشم...
#تنهایی_های_من #فاطمه #تموم_برای_همیشه
لطفا همه بخونین...
امروز ساعت 18:20 پشت پنجره ی اتاقم اتفاقی دیدمش ولی این دفعه با دفعه های قبل یه فرق بزرگ داشت
دفعه های قبل تنها بود
ولی این بار...
این بار تنها نبود...
حلقه دستش بود...
آره حدسم درست بود . نامزد داره ... ولی باور نمیکردم حدسیات خودمو تا با چشم خودم دیدم .
یه دختر با پوست سبزه ی چادری بود ... خیلی خوشگل به نظرم نیومد ولی به دهن بزی که شیرین اومده
لابد خیلی دوسش داره خب...
قراره شریک زندگیش بشه دیگه...
یه روزی مامان بچه هاش که میشه...
حتما دوسش داره ...
کاش میدونستم اسمش چیه ؟!
کاش میدونستم چجوری شد که باهم عقد کردن؟!
اصن از قبل دوس بودن باهم یا نه ؟!
اه لعنتی... این فکرای مسخره و سوالای چرت دست از سرم برنمیدارن ...
هرثانیه یه فکر جدید... هر لحظه یه سوال...
خیلی دلم میخواست میتونستم دلمو راضی کنم که واسش آرزوی خوشبختی کنم ولی نمیتونم...
دلم خیلی اذیت شده بخاطرش... خیلییییییی زیاد ...!!!
اگرم دلم راضی میشد چشام راضی نبودن ...
چه شبایی که این دوتا چشم بی گناه رو اذیت کردم و خیس خوابوندمشون...
چشایی که قرار نبود عینکی بشن ولی از گریه ی زیاد عینکی شدن...
نمیدونم چی شد که انقد عاشقش شدم فقط میتونم اینو بگم که کنارش بهترین احساس دنیا رو داشتم و عشق خوبی رو باهم سپری کردیم با اینکه خیلی بد از هم جدا شدیم ولی خب من بنده ی اون بتی بودم که ازش تو ذهنم ساخته بودم ...
شدم بنده ی یه خدای جدید... و این یه خیانت بزرگ تو حق من و خودش بود ...
اون خدایی نبود که خدایی کردن بلد باشه و دل بنده شو نشکونه... و آخر داستان من شدم کافر خدای از خودساخته م ...
تو این دوسال که ازش جداشدم با خاطراتش زنده بودم ... چه خاطرات خوبی داشتیم باهم ... چه روزایی بودن
فقط میتونم بگم از صمیم قلبم دعا میکنم نتونه اندازه ی من دوسش داشته باشه و امیدوارم اون بالاسری حق دل شکسته مو ازش بگیره ... میخوام همون اندازه که من عذاب کشیدم اونم عذاب بکشه و من ببینم با چشمای خودم ...
اره ... من یه دختر بی رحم و مغرور وسنگدلم ولی خودش باعث همه ی این تغییرات تو منه احساساتیه دل نازک شد...
بعد اینم اگه قراره هرکس دیگه ای جای اون بیاد تو زندگیم نمیذارم مث اون عاشقم کنه و نمیذارم جای اونو تو دلم بگیره. با اینکه نمیبخشمش ولی هنوزم واسم قابل احترامه اونم فقط بخاطر اینکه معنی واقعی دوس داشتنو بهم یاد داد و بهم یاد داد خیلی زود دل ندم و وابسته نشم...
#تنهایی_های_من #فاطمه #تموم_برای_همیشه
۱۲.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.