عیبی ندارد اگر میترسیم عیبی ندارد که دستمان میلرزد و د

عیبی ندارد اگر می‌ترسیم، عیبی ندارد که دستمان می‌لرزد و دل‌مان می‌ریزد، عیب ندارد که دو قدم جلو می‌رویم، یک قدم عقب.
همه که نباید شجاع باشند، همه که نمی‌توانند دلیر باشند.

ولی لااقل با خودمان و با خلق روراست باشیم. بدانیم می‌ترسیم، بشناسیم ترسمان را.
لااقل ادای شجاعت درنیاوریم، شمشیر چوبی نکشیم، به جنگ آسیابهای بادی نرویم.
اگر به ترسمان اعتراف نمی‌کنیم، نکنیم. خب آدم گاهی رویش نمی‌شود! گاهی شرمش می‌شود. ولی لااقل شجاع الکی نباشیم، پهلوان‌پنبه نباشیم، لاتِ کوچه‌خلوت نباشیم، گوشه‌ی گود عربده نزنیم.

شجاع‌نمایی ما، دلاوریِ شجاع‌های واقعی را آلوده می‌کند. زنگار ترس ما، درخشش آنها را کم می‌کند.

عیب ندارد که می‌ترسیم، ولی لاف در غریبی نزنیم و در بازار مسگرها باد در ندهیم.

آلودگی صوتی ما، صداهایی را که باید به گوش برسد مخدوش می‌کند.
دیدگاه ها (۰)

روزی که نوشتیزندگی یعنی "من _ تو" به اندازه ی آن خطِ باریک و...

دلم تنگ است این شبها یقین دارم که می دانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط