عجب جوش و خروشی بود عشقت

عجب جوش و خروشی بود عشقت

خراب باده نوشی بود عشقت

بهشتم را بہ سیبی داد بر باد

عجب آدم فروشی بود عشقت
دیدگاه ها (۱)

قرارمان سر میز صبحانه من عشق می آورم و تو عسلمن مربای بهار ک...

سلام بر نگاههایی که صداقتزینتشان استسلام بر مهر آدمی کهبالات...

به نام خداوندلوح وقلمحقیقت نگـاروجودوعدمخدایی که داننده رازه...

چرک و خون بشه این پول ثروت ملی و مملکت و که دارید بگا میدید و میخورید ..لعنت به اون سران سه قوه پلشتتون و اون نماینده های پوفیوز که سی صدتا ده بیست هاشون باشرف نیستن !

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط