تا قبل از دیدنت، فکر میکردم عشق فقط یه حسِ زودگذره که ادم
تا قبل از دیدنت، فکر میکردم عشق فقط یه حسِ زودگذره که ادما این اسم و روش میذارن و زیادی بزرگش میکنن.
اینکه میگفتن چشمات غیر از اون کسی رو نمیبینه به نظرم خنده دار بود چون محض رضای خدا .. مگه میشه فقط یه نفر برات کافی باشه؟
اما تمام اینا تا قبل از دیدنِت بود ..
نفهمیدم کی و چطوری، امـا از یه جایی به بعد چشمام فقط تورو میدیدن، تمامِ من میشد خیرگی و شیفتگی در برابرت، در حضورت، کور کر و لال میشدم.
تو برام همون نفسی بودی که ریه هام بهش احتیاج داشتن.
تو تپش ماهیچه قرمز توی سینم بودی،تو خود قلب بودی ..
تو همـه دنیا بودی ..
تو امیدم برای ادامه دادن، دلیلم برای نفسکشیدن و خدای من برای پرستیده شدن، شدی. حالا تو تمامِ چیزی هستی که میخـوام ..
اینکه میگفتن چشمات غیر از اون کسی رو نمیبینه به نظرم خنده دار بود چون محض رضای خدا .. مگه میشه فقط یه نفر برات کافی باشه؟
اما تمام اینا تا قبل از دیدنِت بود ..
نفهمیدم کی و چطوری، امـا از یه جایی به بعد چشمام فقط تورو میدیدن، تمامِ من میشد خیرگی و شیفتگی در برابرت، در حضورت، کور کر و لال میشدم.
تو برام همون نفسی بودی که ریه هام بهش احتیاج داشتن.
تو تپش ماهیچه قرمز توی سینم بودی،تو خود قلب بودی ..
تو همـه دنیا بودی ..
تو امیدم برای ادامه دادن، دلیلم برای نفسکشیدن و خدای من برای پرستیده شدن، شدی. حالا تو تمامِ چیزی هستی که میخـوام ..
۳.۱k
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.