غزلیات
📜
#غزلیات
#رهی_معیری
#غزل_یازدهم
خیالانگیز و جانپرور چو بوی گل سراپایی
نداری غیر از این عیبی که میدانی که زیبایی
من از دلبستگی های تو با #آیینه دانستم
که بر دیدار طاقت سوز خود عاشقتر از مایی
به شمع و #ماه حاجت نیست بزم عاشقانت را
تو شمع مجلسافروزی تو ماه مجلسآرایی
منم ابر و تویی گلبن که میخندی چو میگریم
تویی مهر و منم اختر که میمیرم چو میآیی
مراد ما نجویی ورنه رندان هوسجو را
#بهار شادیانگیزی حریف باده پیمایی
مه روشن میان اختران پنهان نمیماند
میان شاخههای #گل مشو پنهان که پیدایی
کسی از #داغ و #درد من نپرسد تا نپرسی تو
دلی بر حال زار من نبخشد تا نبخشایی
مرا گفتی: که از پیر خرد پرسم علاج خود
خرد منع من از #عشق تو فرماید چه فرمایی
من آزردهدل را کس گره از کار نگشاید
مگر ای #اشک غم امشب تو از #دل عقده بگشایی
رهی تا وارهی از رنج هستی ترک هستی کن
که با این ناتوانیها به ترک جان توانایی
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزلیات
#رهی_معیری
#غزل_یازدهم
خیالانگیز و جانپرور چو بوی گل سراپایی
نداری غیر از این عیبی که میدانی که زیبایی
من از دلبستگی های تو با #آیینه دانستم
که بر دیدار طاقت سوز خود عاشقتر از مایی
به شمع و #ماه حاجت نیست بزم عاشقانت را
تو شمع مجلسافروزی تو ماه مجلسآرایی
منم ابر و تویی گلبن که میخندی چو میگریم
تویی مهر و منم اختر که میمیرم چو میآیی
مراد ما نجویی ورنه رندان هوسجو را
#بهار شادیانگیزی حریف باده پیمایی
مه روشن میان اختران پنهان نمیماند
میان شاخههای #گل مشو پنهان که پیدایی
کسی از #داغ و #درد من نپرسد تا نپرسی تو
دلی بر حال زار من نبخشد تا نبخشایی
مرا گفتی: که از پیر خرد پرسم علاج خود
خرد منع من از #عشق تو فرماید چه فرمایی
من آزردهدل را کس گره از کار نگشاید
مگر ای #اشک غم امشب تو از #دل عقده بگشایی
رهی تا وارهی از رنج هستی ترک هستی کن
که با این ناتوانیها به ترک جان توانایی
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
- ۴۲۵
- ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط