صاحب دکه ی روبروی ترمینال میگفت سه سالی میشه که هر یک شن

صاحب دکه ی روبروی ترمینال میگفت: سه سالی میشه که هر یک شنبه طرفای ساعت نه و ربع شب یه مردی میاد، توی بیست متری دکه م قدر کشیدن چهار نخ وینستون وامیسته و خیره میشه به محوطه ترمینال، بعد میره.
یه وقتایی نمی شه باور کرد دیگه نیست. همش منتظری
"حامی قربانعلی نیا"
دیدگاه ها (۳)

به تصورات و تحلیل های دیگران اهمیت ندهید. دست هایتان را باز ...

مگر می شود که تو دوست داشتن بلد باشی ومن تنها سفر کنمتنها عک...

پدر بزرگ می گفت؛انتظار کارِ مَرد نیست!یک دلِ قوی می خواهد که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط