نام رمان عشق مافیا پارت اول

نام رمان: عشق مافیا پارت اول

__
لیا داخل اتوبوس نشست بود
چاعان سعی می کرد هویت خودش مخفی کنه واسه همین اتوبوسی که لیا داخلش نشست بود سوار شد تا چشمش به لیا افتاد رفت کنارش چاعان گفت: افتخار اشنایی میدی لیا که وقتی ابن حرف شنید خیلی عصبانی شد لیا گفت: برو به بابات بگو
چاعان تا این حرف شیدین از کوره در رفت نگاه ترسناکی به لیا کرد
چاعان گفت: تو می دونی من کیه ام
لیا گفت: نه و نمی خام بدونم کی هستی
چاعان یه پوزخنده ی به لیا زد گفت: باید ادبت کنم خانم کوچولو
لیا گفت: برو گمشو عوض لیا از اتوبوس پیاده
شد چاعان که حسابی عصبانی شده بود به بادیگارداش گفت: تهقیبش کنی و بیارینش برام بادیگارد ها هم اطاعت کردند و لیا رو تهقیبش کردند
دیدگاه ها (۰)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط