در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
قوله تعالی : و لتجدن اقربهم مودة للذین آمنوا، الذین قالوا انا نصاری، ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا و انهم لا یستکبرون (مائده 82)
و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبا مع الشاهدین (مائده 83)
بطور مسلّم، نزدیکترین افراد به مسلمین و مؤمنین را کسانی می یابی که می گویند ما نصاری هستیم، این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند و آنها [در برابر حق] تکبّر نمی ورزند. و آن زمان که آیات نازله بر پیامبر اکرم (ص) را بشنوند، چشمهان آنها را میبینی که اشک می ریزد، بخاطر حقیقت [مشترکی] که دریافته اند ؛ آنها می گویند: «پروردگارا! ایمان آوردیم؛ پس ما را با گواهان [و شاهدان حق، در زمره یاران محمد (ص) ] بنویس!
قوله سبحانه و تعالی : لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج، اذا نصحوا لله و رسوله، ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم و لا علی الذین اذا ما اتوک لتحملهم قلت لا اجد ما احملکم علیه، تولوا و اعینهم تفیض من الدمع حزنا الا یجدوا ما ینفقون (توبه 91 و 92) بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیلهای برای انفاق [در راه جهاد] ندارند، ایرادی نیست [که در میدان جنگ شرکت نجویند] هرگاه برای خدا و رسول او خیرخواهی کنند [ و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند ] بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است. و [نیز] ایرادی نیست بر آنها که وقتی نزد تو آمدند که آنان را بر مرکبی [برای جهاد] سوار کنی، [و به خاطر راه طولانی و دیگر مشکلات جهاد پیاده میسر نبود و تو ] گفتی: مرکبی که شما را بر آن سوار کنم، ندارم [از نزد تو] بازگشتند در حالی که چشمانشان از اندوه اشک بار بود؛ زیرا چیزی نداشتند که در راه خدا انفاق کنند [و با آن به میدان بروند]
پ ن : خداوند متعال در قرآن شریف در دو موضع به نحو زیبایی از شرمندگی و شکسته حالی تعریف و تمجید کرده است و آن را قابل پذیرش خوانده است دسته اول مسیحیانی که تاکنون مقابل حق ایستاده بودند اما با قرائن و شواهد و رویت گفتار و رفتار نبوی و استماع کلام وحی از پیامبر اکرم (ص) و شناخت جنس یکسان کلمات پیامبر با مفاهیم حقی که از سابق از پیامبر خود حضرت عیسی (ع) می دانستند یا آنچه وجدان و قلب شان بدان گواهی می داد می فهمیدند گویی تاکنون به اشتباه رفته اند و با چشمانی پر اشک و قلبهایی شکسته و آماده پذیرش حق نزد پیامبر می آمدند و اظهار اسلام می کردند. علت آن را هم در آیه قبل توضیح می دهد چرا که در میان آنها عده ای دانشمند و دانا و تارک دنیا و به دور از دنیا پرستی و شئونات آن هستند و آن جماعت اهل تکبر نیستند. یعنی سه صفت دانایی و ترک دنیا پرستی و شئونات آن و دوری از تکبر می تواند راه نجات و سعادت را بر انسان باز کند و بالعکس چه بسیار افرادی که ممکن است عالم هم باشند اما در راستای علم خود حرکت نکنند یا چه بسیار افرادی که عشق به دنیا و شئونات آن اعم از ریاست و مال پرستی و سود جویی و راحت طلبی و امثالهم دلهایشان را واژگونه کند و چه بسیار افرادی که با تکبر و منیت و منم منم و انا رجل و ایستادن مقابل حق و وجدان، خود و پیروان خود را زمین بزنند. خلاصه خداوند متعال این اشکهای ریزان و این دلهای شکسته و این اصلاح ما سبق را از گروه اول به زیبایی پذیرفته است.
دسته دوم که شکسته حالی شان و اشک های ریزان آنها مورد قبول خداوند مهربان قرار گرفته عده ای بودند که نه توان جسمی جهاد پیاده داشتند و نه مالی برای انفاق به مجاهدین و نه مرکب و سلاحی که خود همراه مومنین به جهاد بروند [و مسلمین در آن مقطع در فقری عجیب بودند که گاهی فقط یک پوست برای نشستن و خوابیدن و گاهی فقط یک لباس برای پوشیدن داشتند و خیلی از مهاجرین اموال خود را در مکه جا گذاشته و به عشق اسلام و پیامبر(ص) دست خالی به مدینه آمده بودند که اصحاب صفه در این جریان معروف اند.] اینها صادقانه و با عمق وجود نزد رسول مهربانی می آمدند و تقاضای ابزار و مرکبی برای جهاد می کردند و هیچ مضایقه ای از بذل عمر و جان در قبال حق و اسلام و پیامبر نداشتند اما رسول اکرم هم در آن زمان امکاناتی برای عرضه به ایشان نداشتند و علامت این صدق جماعت، اشک های ریزان و حال اندوه ایشان بود خداوند به این دسته نیز رحمت آورد و به زیبایی عمل شایسته و مقدور ایشان را ستوده است. والسلام علیکم.
قوله تعالی : و لتجدن اقربهم مودة للذین آمنوا، الذین قالوا انا نصاری، ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا و انهم لا یستکبرون (مائده 82)
و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبا مع الشاهدین (مائده 83)
بطور مسلّم، نزدیکترین افراد به مسلمین و مؤمنین را کسانی می یابی که می گویند ما نصاری هستیم، این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند و آنها [در برابر حق] تکبّر نمی ورزند. و آن زمان که آیات نازله بر پیامبر اکرم (ص) را بشنوند، چشمهان آنها را میبینی که اشک می ریزد، بخاطر حقیقت [مشترکی] که دریافته اند ؛ آنها می گویند: «پروردگارا! ایمان آوردیم؛ پس ما را با گواهان [و شاهدان حق، در زمره یاران محمد (ص) ] بنویس!
قوله سبحانه و تعالی : لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج، اذا نصحوا لله و رسوله، ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم و لا علی الذین اذا ما اتوک لتحملهم قلت لا اجد ما احملکم علیه، تولوا و اعینهم تفیض من الدمع حزنا الا یجدوا ما ینفقون (توبه 91 و 92) بر ضعیفان و بیماران و آنها که وسیلهای برای انفاق [در راه جهاد] ندارند، ایرادی نیست [که در میدان جنگ شرکت نجویند] هرگاه برای خدا و رسول او خیرخواهی کنند [ و از آنچه در توان دارند، مضایقه ننمایند ] بر نیکوکاران راه مؤاخذه نیست؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است. و [نیز] ایرادی نیست بر آنها که وقتی نزد تو آمدند که آنان را بر مرکبی [برای جهاد] سوار کنی، [و به خاطر راه طولانی و دیگر مشکلات جهاد پیاده میسر نبود و تو ] گفتی: مرکبی که شما را بر آن سوار کنم، ندارم [از نزد تو] بازگشتند در حالی که چشمانشان از اندوه اشک بار بود؛ زیرا چیزی نداشتند که در راه خدا انفاق کنند [و با آن به میدان بروند]
پ ن : خداوند متعال در قرآن شریف در دو موضع به نحو زیبایی از شرمندگی و شکسته حالی تعریف و تمجید کرده است و آن را قابل پذیرش خوانده است دسته اول مسیحیانی که تاکنون مقابل حق ایستاده بودند اما با قرائن و شواهد و رویت گفتار و رفتار نبوی و استماع کلام وحی از پیامبر اکرم (ص) و شناخت جنس یکسان کلمات پیامبر با مفاهیم حقی که از سابق از پیامبر خود حضرت عیسی (ع) می دانستند یا آنچه وجدان و قلب شان بدان گواهی می داد می فهمیدند گویی تاکنون به اشتباه رفته اند و با چشمانی پر اشک و قلبهایی شکسته و آماده پذیرش حق نزد پیامبر می آمدند و اظهار اسلام می کردند. علت آن را هم در آیه قبل توضیح می دهد چرا که در میان آنها عده ای دانشمند و دانا و تارک دنیا و به دور از دنیا پرستی و شئونات آن هستند و آن جماعت اهل تکبر نیستند. یعنی سه صفت دانایی و ترک دنیا پرستی و شئونات آن و دوری از تکبر می تواند راه نجات و سعادت را بر انسان باز کند و بالعکس چه بسیار افرادی که ممکن است عالم هم باشند اما در راستای علم خود حرکت نکنند یا چه بسیار افرادی که عشق به دنیا و شئونات آن اعم از ریاست و مال پرستی و سود جویی و راحت طلبی و امثالهم دلهایشان را واژگونه کند و چه بسیار افرادی که با تکبر و منیت و منم منم و انا رجل و ایستادن مقابل حق و وجدان، خود و پیروان خود را زمین بزنند. خلاصه خداوند متعال این اشکهای ریزان و این دلهای شکسته و این اصلاح ما سبق را از گروه اول به زیبایی پذیرفته است.
دسته دوم که شکسته حالی شان و اشک های ریزان آنها مورد قبول خداوند مهربان قرار گرفته عده ای بودند که نه توان جسمی جهاد پیاده داشتند و نه مالی برای انفاق به مجاهدین و نه مرکب و سلاحی که خود همراه مومنین به جهاد بروند [و مسلمین در آن مقطع در فقری عجیب بودند که گاهی فقط یک پوست برای نشستن و خوابیدن و گاهی فقط یک لباس برای پوشیدن داشتند و خیلی از مهاجرین اموال خود را در مکه جا گذاشته و به عشق اسلام و پیامبر(ص) دست خالی به مدینه آمده بودند که اصحاب صفه در این جریان معروف اند.] اینها صادقانه و با عمق وجود نزد رسول مهربانی می آمدند و تقاضای ابزار و مرکبی برای جهاد می کردند و هیچ مضایقه ای از بذل عمر و جان در قبال حق و اسلام و پیامبر نداشتند اما رسول اکرم هم در آن زمان امکاناتی برای عرضه به ایشان نداشتند و علامت این صدق جماعت، اشک های ریزان و حال اندوه ایشان بود خداوند به این دسته نیز رحمت آورد و به زیبایی عمل شایسته و مقدور ایشان را ستوده است. والسلام علیکم.
۲.۳k
۱۴ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.