یک متن زیبا از خوندنش پشیمون نمیشین👌
یک متن زیبا از خوندنش پشیمون نمیشین👌
با یاد خد ای مهربانم۰❤
.
. قدر "هیچی" را بدان
مردم عادی فقط قدر "چیز" را می دانند. توجه شان صرفاً به اشیاء و پدیده های پیرامونشان هست. آنها از "هیچ ها"، از "فضاهای خالی" غافل اند. حال آنکه قبل از هر چیز این فضاهای خالی است که برایشان کارکرد دارد. یک اتاق، فضای خالی اش است که برای تو محیط زندگی می سازد. یک ظرف، فضای خالی اش است که تو غذایت را در آن می پزی. یک لیوان فضای خالی اش است که باعث می شود چیزی بنوشی. یک نی، فضای خالی اش است که باعث عمل دمیدن می شود. یک رحم فضای خالی اش که جنین را در خود نگه داشته و پرورش می دهد. این فضای خالی آسمان است که ستارگان و سیارات را در خود پذیرفته و به ظهور رسانده است. یک اتومبیل فضای خالی اش است که تو را در خود جای داده و جابجا می کند. یک اتم فضای خالی اش که باعث گردش الکترون هایش بدور هسته می گردند ... قدر "فضاهای خالی" را بدان. به "هیچ ها" توجه کن. آنها زندگی سازند. این "هیچ"، بستر زندگی سازی است. درست است که از مقوله ی عدم اند، اما عدمی است که عمل را باعث می شوند. بدون این عدم، عملی وجود ندارد، هستی یی به ظهور نمی رسد، و جریان زندگی متوقف می شود. یک سالک، قبل از چیزها، هیچ ها را می بیند، و اجازه نمی دهد که رنگ و لعاب ها، نگاه او را به حماقت و تنگ نظری بکشاند. ای دوست سالکم! این هست و نیست با هم زندگی را تشکیل می دهند و با هم آن را به جریان می اندازند. پُر و خالی در هماهنگی و همکاری اند. یکی هست و یکی نیست. و این هست که می بینی همواره در دل نیست، هست. اما تو پیوسته فقط هست را می بینی و از نیست غافلی! این هست و نیست آن به آن، با هم در تبادل اند تا تعادل شان حفظ شود. هست ها به نیست می روند، و نیست ها به هست. شکل به بی شکلی می رود و از بی شکلی، شکل زاده می شود. وقتی سالکی این مهم را دریافت، به فراتر از هست و نیست می رود. و آن کیفیتی است که محیط بر اینگونه تبادلات و تغییرات است. او خود متعالی اش است! .
.
. "دل ها برای که تنگ می شوند؟!"
.
.
وقتی به کسی می گویی دلم برایت تنگ شده، در واقع تو دلت برای بخشی از وجود خودت تنگ شده. آن شخص و ارتعاش وجودی اش، بخشی از تو و ارتعاش وجودی خود توست. هنگام ملاقاتش، تو با خودت در چهره ای دیگر ملاقات می کنی. یادت باشد همیشه آنچه را که می بینی - خوشایند یا ناخوشایند - برون فکنیِ بخشی از درون خودِ توست. برای تو، این جهانِ توست که واقعیت دارد. همچنانکه برای دیگری این جهان اوست که واقعیت دارد. و در عین حال، جهان واحد است.
با یاد خد ای مهربانم۰❤
.
. قدر "هیچی" را بدان
مردم عادی فقط قدر "چیز" را می دانند. توجه شان صرفاً به اشیاء و پدیده های پیرامونشان هست. آنها از "هیچ ها"، از "فضاهای خالی" غافل اند. حال آنکه قبل از هر چیز این فضاهای خالی است که برایشان کارکرد دارد. یک اتاق، فضای خالی اش است که برای تو محیط زندگی می سازد. یک ظرف، فضای خالی اش است که تو غذایت را در آن می پزی. یک لیوان فضای خالی اش است که باعث می شود چیزی بنوشی. یک نی، فضای خالی اش است که باعث عمل دمیدن می شود. یک رحم فضای خالی اش که جنین را در خود نگه داشته و پرورش می دهد. این فضای خالی آسمان است که ستارگان و سیارات را در خود پذیرفته و به ظهور رسانده است. یک اتومبیل فضای خالی اش است که تو را در خود جای داده و جابجا می کند. یک اتم فضای خالی اش که باعث گردش الکترون هایش بدور هسته می گردند ... قدر "فضاهای خالی" را بدان. به "هیچ ها" توجه کن. آنها زندگی سازند. این "هیچ"، بستر زندگی سازی است. درست است که از مقوله ی عدم اند، اما عدمی است که عمل را باعث می شوند. بدون این عدم، عملی وجود ندارد، هستی یی به ظهور نمی رسد، و جریان زندگی متوقف می شود. یک سالک، قبل از چیزها، هیچ ها را می بیند، و اجازه نمی دهد که رنگ و لعاب ها، نگاه او را به حماقت و تنگ نظری بکشاند. ای دوست سالکم! این هست و نیست با هم زندگی را تشکیل می دهند و با هم آن را به جریان می اندازند. پُر و خالی در هماهنگی و همکاری اند. یکی هست و یکی نیست. و این هست که می بینی همواره در دل نیست، هست. اما تو پیوسته فقط هست را می بینی و از نیست غافلی! این هست و نیست آن به آن، با هم در تبادل اند تا تعادل شان حفظ شود. هست ها به نیست می روند، و نیست ها به هست. شکل به بی شکلی می رود و از بی شکلی، شکل زاده می شود. وقتی سالکی این مهم را دریافت، به فراتر از هست و نیست می رود. و آن کیفیتی است که محیط بر اینگونه تبادلات و تغییرات است. او خود متعالی اش است! .
.
. "دل ها برای که تنگ می شوند؟!"
.
.
وقتی به کسی می گویی دلم برایت تنگ شده، در واقع تو دلت برای بخشی از وجود خودت تنگ شده. آن شخص و ارتعاش وجودی اش، بخشی از تو و ارتعاش وجودی خود توست. هنگام ملاقاتش، تو با خودت در چهره ای دیگر ملاقات می کنی. یادت باشد همیشه آنچه را که می بینی - خوشایند یا ناخوشایند - برون فکنیِ بخشی از درون خودِ توست. برای تو، این جهانِ توست که واقعیت دارد. همچنانکه برای دیگری این جهان اوست که واقعیت دارد. و در عین حال، جهان واحد است.
۳.۸k
۱۱ دی ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.