دنیا جای بدی نبود، ما بد اقبال بودیم که،

در بدترین نقطه از جهان ،
و بدترین برهه از زمان ؛ متولد شدیم ...
ما تاوانِ گناهی را پس دادیم ؛
که در آن هیچ نقشی نداشتیم ...
ما فقط آمده بودیم بِکِشیم ؛
ما برایِ بُردن نیامده بودیم ...
دیگران لذتش را بردند ،
و ما عذابش را کشیدیم ...
تا زبان به شکایت باز کردیم ؛
ما را از جهنم ترساندند ...
واقعا نمی فهمم ؛
بالاتر از اینهمه سیاهی ؛
مگر رنگِ دیگری هم هست ؟!
دیدگاه ها (۳)

از آدمای منفی دور بمانید

من همانجا که عشق بود، مهربانی بود،

زن جراحتی دارد که هیچ گاه درمان نمی شود

چه دوست داشتنی اند، آدمهایی که شبیه حرفهایشان هستند،،

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط