اشعارعربی

اشعارعربی:
شکثر عندی من الصحبان
بالــمای
غسلت ایدی لحد الزند
بالــمای
ما حد مر علیّ من رکس
بلمای
ومن اشیل شــراع کلها
تمر علیه.
ုحشه القاری
دیدگاه ها (۱)

کُلبه ی عُشاق:کاش تعجیلی شودروزی خدا قسمت کنـــدیک ملاقات خص...

کُلبه ی عُشاق:کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیستبا دل این قص...

اشعارعربی:شگد جبان الموت اجالک بالصلاةلو سبع وجه بوجه بس یدر...

اشعارعربی:امضیع هویهبحثت اعله الهویه اوخاب ظنیلقیت ابشعره مر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط