معرفی شخصیت های میدگارد/به ترتیب ورود به داستان
این همه عکساشون رو گذاشتیم یه معرفی هم داشته باشیم بد نیست:)
نکته:این معرفی ها بر اساس حضور شخصیت ها تا جلد چهارمه
آریا بردیا زناهره:آریا پریزاد(نیمه انسان-پری) که تا پونزده سالگی تو پرورشگاه انسان ها بزرگ شده. و حتی خبر نداشته که پریزاده اما بعد از ورود به دنیای پریان موفق میشه هویتش رو کشف کنه و خانواده پدریش رو پیدا کنه. خوش قلبه،جنگجوعه،یه مقدار کله شقه و به توصیف تینا تا حدی مغرور و تودار. شدیدا به خانواده و دوستاش اهمیت میده و همیشه نگرانه اونارو از دست بده. همچنین به تینا علاقه داره
تینا سورنا زناهره:یه پریدخت که عین آریا یتیمه و با پدربزرگش زندگی میکرده. تینا مهربون و دلسوزه،تا حدی منزویه،ترسوعه،اما وقتی دوستاش تو خطر باشن حاضره بخاطر اونا از خودش شجاعت نشون بده. آریا رو دوست داره و وقتی کنار آریاست رفتار خیلی سرزنده ای داره.
فالی کلهوت:یه پریدخت که عاشق جادوگریه و از جمع کردن غنیمت های جنگی خوشش میاد. فالی به شدت شوخه و گهگداری با این صفتش دیگران رو آزار میده. بین دخترا همیشه اون برای حمله به دشمن پیش قدم میشه. دخترعموی کیارشه و با اینکه بهش علاقه داره مدام تو سروکله هم میزنن:)
کیارش:اولین پسری که در دنیای پریان با آریا دوست میشه. کیارش باهوشه و معمولا بهتر از بقیه اعضای گروه احساساتش رو کنترل میکنه. فداکار و وفاداره و عاشق دخترعموش،فالیه. کیارش خیلی مسئولیت پذیر و مورد اعتماده.
ژولیت؛ژولیت از جلد دوم وارد داستان میشه. اون سابقا انسان بوده و دختر یک لرد بوده. پدرش اونو به عنوان دختری کمالگرا،خودکفا و باهوش توصیف میکنه،هرچند ژولیت تا حدی ترسوعه،اما حتی در حین ترس هم میتونه از هوشش استفاده کنه. گاهی از اطلاعاتی که در دنیای انسان بدست آورده به نفع گروه استفاده میکنه.
صوفیا:تنها شاهزاده دره ثارهاست و دختر شاه آرمنته و ملکه مهتاب. ترجیح میده که بجای شاهزاده،ژنرال خطابش کنن. صوفیا از جلد سوم وارد داستان میشه. چند هزار سال سن داره(بر خلاف پنج تای قبلی که همه زیر بیست سال بودن:/)به توصیف پدرش اون دختری تندخو،پرخاشگر و جنگندهست و انتقام جو. بیشتر وقت ها داخل خیلی از امور زیاده روی میکنه،غیرقابل کنترله و معمولا به دیگران فرصت حرف زدن نمیده. با این حال به شدت مسئولیت پذیره. اگر اشتباهی بکنه قبول میکنه و همیشه سر حرفش میمونه. احترام زیادی برای پدرش قائله،اما خدمه قصر همیشه باید خودشون رو از خشمش در امان نگه دارن:)
نکته:این معرفی ها بر اساس حضور شخصیت ها تا جلد چهارمه
آریا بردیا زناهره:آریا پریزاد(نیمه انسان-پری) که تا پونزده سالگی تو پرورشگاه انسان ها بزرگ شده. و حتی خبر نداشته که پریزاده اما بعد از ورود به دنیای پریان موفق میشه هویتش رو کشف کنه و خانواده پدریش رو پیدا کنه. خوش قلبه،جنگجوعه،یه مقدار کله شقه و به توصیف تینا تا حدی مغرور و تودار. شدیدا به خانواده و دوستاش اهمیت میده و همیشه نگرانه اونارو از دست بده. همچنین به تینا علاقه داره
تینا سورنا زناهره:یه پریدخت که عین آریا یتیمه و با پدربزرگش زندگی میکرده. تینا مهربون و دلسوزه،تا حدی منزویه،ترسوعه،اما وقتی دوستاش تو خطر باشن حاضره بخاطر اونا از خودش شجاعت نشون بده. آریا رو دوست داره و وقتی کنار آریاست رفتار خیلی سرزنده ای داره.
فالی کلهوت:یه پریدخت که عاشق جادوگریه و از جمع کردن غنیمت های جنگی خوشش میاد. فالی به شدت شوخه و گهگداری با این صفتش دیگران رو آزار میده. بین دخترا همیشه اون برای حمله به دشمن پیش قدم میشه. دخترعموی کیارشه و با اینکه بهش علاقه داره مدام تو سروکله هم میزنن:)
کیارش:اولین پسری که در دنیای پریان با آریا دوست میشه. کیارش باهوشه و معمولا بهتر از بقیه اعضای گروه احساساتش رو کنترل میکنه. فداکار و وفاداره و عاشق دخترعموش،فالیه. کیارش خیلی مسئولیت پذیر و مورد اعتماده.
ژولیت؛ژولیت از جلد دوم وارد داستان میشه. اون سابقا انسان بوده و دختر یک لرد بوده. پدرش اونو به عنوان دختری کمالگرا،خودکفا و باهوش توصیف میکنه،هرچند ژولیت تا حدی ترسوعه،اما حتی در حین ترس هم میتونه از هوشش استفاده کنه. گاهی از اطلاعاتی که در دنیای انسان بدست آورده به نفع گروه استفاده میکنه.
صوفیا:تنها شاهزاده دره ثارهاست و دختر شاه آرمنته و ملکه مهتاب. ترجیح میده که بجای شاهزاده،ژنرال خطابش کنن. صوفیا از جلد سوم وارد داستان میشه. چند هزار سال سن داره(بر خلاف پنج تای قبلی که همه زیر بیست سال بودن:/)به توصیف پدرش اون دختری تندخو،پرخاشگر و جنگندهست و انتقام جو. بیشتر وقت ها داخل خیلی از امور زیاده روی میکنه،غیرقابل کنترله و معمولا به دیگران فرصت حرف زدن نمیده. با این حال به شدت مسئولیت پذیره. اگر اشتباهی بکنه قبول میکنه و همیشه سر حرفش میمونه. احترام زیادی برای پدرش قائله،اما خدمه قصر همیشه باید خودشون رو از خشمش در امان نگه دارن:)
۴۴۱
۰۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.