سناریو درخاستی
#سناریو _درخاستی
وقتی مریضی باید آمپول بزنی ولی میترسی
نامجون:برات عروسک میخره و بزور میبرتت دکتر
جین:به بهونه ی خرید کردن میبرتت دکتر تا آمپولت رو بزنی و تو کلی بهش فحش میدی
شوگا: وقتی میبینه ترسیدی دلش به حالت میسوزه میگه: نمیخاد آمپول بزنی بیا بغلم بخاب زود خوب میشی(بغلت میکنه و میخابین)
جیهوپ: چون دوتاتون مریض بودین همدیگه رو گول زدین تا برین آمپول بزنین
جیمین:موچی کوچولوم گریه نکن آمپول که ترس نداره عش.قم
تهیونگ:اگه بیای بریم آمپولت رو بزنی میگم یونتان بیاد باهات بازی کنه
مگه نه یونتان؟!
یونتان:هاپ هاو(یعنی آرع)
کوک:اگه نری دکتر بهت شیرموزامو نمیدم🤨
(شرمنده اگه بد بوده😅)
وقتی مریضی باید آمپول بزنی ولی میترسی
نامجون:برات عروسک میخره و بزور میبرتت دکتر
جین:به بهونه ی خرید کردن میبرتت دکتر تا آمپولت رو بزنی و تو کلی بهش فحش میدی
شوگا: وقتی میبینه ترسیدی دلش به حالت میسوزه میگه: نمیخاد آمپول بزنی بیا بغلم بخاب زود خوب میشی(بغلت میکنه و میخابین)
جیهوپ: چون دوتاتون مریض بودین همدیگه رو گول زدین تا برین آمپول بزنین
جیمین:موچی کوچولوم گریه نکن آمپول که ترس نداره عش.قم
تهیونگ:اگه بیای بریم آمپولت رو بزنی میگم یونتان بیاد باهات بازی کنه
مگه نه یونتان؟!
یونتان:هاپ هاو(یعنی آرع)
کوک:اگه نری دکتر بهت شیرموزامو نمیدم🤨
(شرمنده اگه بد بوده😅)
۷.۰k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.