Atefe

Atefe: :
گره هایمان که کور می شوند ..
بَرِشان میداریم و می آوریم به پنجره فولاد شما می بندیم ..
و از شما طلب میکنیم تا بازِشان کنید ..
دلم میخواست امروز از باب الجواد وارد شده،
دست بر سینه گذاشته و سلام کنم ..
بعد هم با یک سلامِ کوتاه ..
خود را بین زائرتان بینیم ..
اما از ما بپذیر این زیارت از راه دور را ..
داشت کارم گره می خورد ولی تا گفتم:
" جان آقای خراسان ..."
همه را بخشیدی ..
و من مثل همیشه عجیب دلتنگم ... السلام علیک یا علی بن موسی الرضا .. التماس دعا ..

دیدگاه ها (۳)

اینم ناهار امروزه منو خواهری...دستپخت خواهری...

یه روزع عالی ...با بهترین شخص زندگیم...یه همراهی عالی...

یه شب عالی با بهترین وعزیزترین دوستم....مرسی دوستم...

خخخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط