عشق به توان۷
عشق به توان۷
ویو ات
صبح پاشدم هر کودوم از بچه ها میخواستن با دوست پسرشون قرار بزارن فقط من بدبخت موندم که منم حاضر شدم ب م بیرون به دوستم جنی زنگ زدم اومد و با هم رفتیم بیرون
ویو تهیونگ
حوصلم چسبیده بود به سقف رفتم به کوک گفتم حاضر شه بریم بیرون رفت حاضر شد داشتیم توی پارک قدم میزدیم و حرف میزدیم که ات و جنی رو دیدم و جنی هم منو دید علامت جنی۲
۲تهیونگ اوپااااااااااااا
ای توی این شانس ات چه لباس قشنگی پوشیده بود جنی از گردنم آویزون شد(جنی بلک پینک نیست بچه ها یه جنی دیگست)
آنقدر ازش بدم میااااااد یهو سرشو برد عقب و لباشو کوبند روی لبام........
ات و جونکوک تضاحر کردن هیچی ندیدن و رفتن ای توروحت جنی
ویو جیهوپ
داشتم برای خودم توی پارک قدم میزدم که ات و جونکوک. ودیدم
جیهوپ:سلاااام بچه هاااا
ات چه لباس خوشگلی پوشیده بود
جونکوک:من میرم شیر موز بخرم بیام
جونکوک رفت و من نگاهم به لبای ات افتاد و.........
قرار نبود امشب پارت بذارم ولی چون قلب مهربونی دارم گذاشتم حمایت فراموش نشه
ویو ات
صبح پاشدم هر کودوم از بچه ها میخواستن با دوست پسرشون قرار بزارن فقط من بدبخت موندم که منم حاضر شدم ب م بیرون به دوستم جنی زنگ زدم اومد و با هم رفتیم بیرون
ویو تهیونگ
حوصلم چسبیده بود به سقف رفتم به کوک گفتم حاضر شه بریم بیرون رفت حاضر شد داشتیم توی پارک قدم میزدیم و حرف میزدیم که ات و جنی رو دیدم و جنی هم منو دید علامت جنی۲
۲تهیونگ اوپااااااااااااا
ای توی این شانس ات چه لباس قشنگی پوشیده بود جنی از گردنم آویزون شد(جنی بلک پینک نیست بچه ها یه جنی دیگست)
آنقدر ازش بدم میااااااد یهو سرشو برد عقب و لباشو کوبند روی لبام........
ات و جونکوک تضاحر کردن هیچی ندیدن و رفتن ای توروحت جنی
ویو جیهوپ
داشتم برای خودم توی پارک قدم میزدم که ات و جونکوک. ودیدم
جیهوپ:سلاااام بچه هاااا
ات چه لباس خوشگلی پوشیده بود
جونکوک:من میرم شیر موز بخرم بیام
جونکوک رفت و من نگاهم به لبای ات افتاد و.........
قرار نبود امشب پارت بذارم ولی چون قلب مهربونی دارم گذاشتم حمایت فراموش نشه
۶.۲k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.