غمگینمبه سراغ حافظ می رومهمین را می گوید:« برود از دل ِ منوز دل ِ من,,,,,,,,, آن نرود »می گذرم از توتو را می سپارم به امان خداو به بی امانیِ اغوشیکه امانت را بریده...!