چندشاتی جونگکوک

چندشاتی جونگکوک
Part2
ات: هی اینجوری نگید.. با خنده...
جونگکوک. کمی تکون. خورد...
ات. لبه ی تخت نشسته بود و راجب کار های اخیرش صحبت میکرد.. گوشی روی دراوور کنار تخت بود.
ات درحالی که صحبت میکرد و. اروم. موهای جونگکوک. رو. نوازش میکرد
یهو به عقب پرتاب شد و توی بغل جونگکوک ذفت
جونگکوک. اتو تو بغل خودش کشید
یعنی از پشت بغلش کرده بود و سرش رو توی گردن ات برده بود
ات که میدونست الان. جونگکوک. تو خواب و بیداریه و امکان داره هر لحظه یه چیز بد بگهـ.(منحرفانه) جونگکوک رو صدا کرد
ات: جونگکوکـــ
جونگکوک چیزی نگفت
ات؛ جونگکوک
جونگکوک. بلند شد
جونگکوک: هوم؟
ات؛ تو لایو. گرفتی خوابیدی بلند شو. 6 میلیون ادم دارن خواب تورو میبینن.
جونگکوک: بزار ببینن..
ات با عصبانیت گفت
ات: جونگکوککک
جونگکوک. بلند شد. که باعث شد پتو بیفت روی پاهاش و(چیزش😂🔪)
نکته: اقا پتو روی پاشه و. چیزو. گرفته منحرف نشید فقط سینه هاش و سیکس پکاش مشخصه😂🔪
ات از عصبانیت قرمز شد
جونگکوک که متوحه شد چه گلی خورده😂
اب دهنشو قورت داد
ات کوشیو برداشت و گفت
ات: خب بچه ها لایو خوبی بود بای
بعد سریع قطع کرد و گوشی رو سمت جونگکوک پرت. کرد
جونگکوک:. چته تو؟
ات؛ زهر مار
جونگکوک: چیکار. میکنی؟ چرا قطع کردی
ات: هروقت مثل آدم لباس پوشیدی اون وقت لایو بزار
جونگکوک: اه ات گرمههه
ات عصبی شد
ات: همین که گفتم
جونگکوک. گوشیو برداشت تا دوباره لایو رو. بگیره
ات: با تو ام
جونگکوک اهمیت نداد
ات خیلی عصبی بود. و یه تیشرت و شلوار. از کشوی جونگکوک برداشت و تو صورت جونگکوک. پرت کرد( بیجاره پسرم🥲😂🔪)
جونگکوک با اخم. گفت
جونگکوک: ات چه مرگته؟
ات که از این حرف قلبش. شکست هیچی. نگفت. و. با بغض گفت
ات: ه.. هیچی.. بیخیال ببخشید.. هرطور میخوای لایو بزار..