خدایا می شود پیدا
«خدایا می شود پیدا
کنم او را در این دنیا؟
کدامین او؟ کدامین من؟
زِ یادَت بُرده ای ما را؟!
همان اویی که جانم بود
که نامَش هم روانم بود
نمی مُردم در این خلوت
اگر عشقَش به کامم بود
اگر چَشمم به پایش بود!
اگر پایم به راهَش بود!
چرا گم کرده راهمْ من؟
به سینه، آهِ داغش بود!
دلم بی تابِ او امّا
چه شد گشتم چنین تنها
بگو آن دلْ که گم کردم
خدایا، می شود پیدا؟؟»
کنم او را در این دنیا؟
کدامین او؟ کدامین من؟
زِ یادَت بُرده ای ما را؟!
همان اویی که جانم بود
که نامَش هم روانم بود
نمی مُردم در این خلوت
اگر عشقَش به کامم بود
اگر چَشمم به پایش بود!
اگر پایم به راهَش بود!
چرا گم کرده راهمْ من؟
به سینه، آهِ داغش بود!
دلم بی تابِ او امّا
چه شد گشتم چنین تنها
بگو آن دلْ که گم کردم
خدایا، می شود پیدا؟؟»
- ۵۱۴
- ۲۳ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط