یاد آن شب که تو را دیدم و گفت

یاد آن شب که تو را دیدم و گفت
دل من با دلت افســــانهٔ عشق

چشم من دید در آن چشم سیاه
نگهی تشنه و دیوانهٔ عشق

آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از کف ندهم آسانت
دیدگاه ها (۵)

همیشه خوبی کنید. وقتی پرنده‌ای زنده است، مورچه‌ها را می‌خورد...

هر پادشاهی ابتدا یک نوزاد بوده....؛هر ساختمانی ابتدا فقط یک ...

قولها.. "بی اعتبار" حرفها.."ناخالص" عشقها.."پوشالی" محبتها.....

از متفاوت بودن نترس!سبک زندگی خودت را داشته باشو حتی اگر نتی...

#مخاطب_خاصم_امامزمانمسلام "بابا" جونم..🙌❤"بابا مهدی، دوباره ...

#مخاطب_خاصم_امامزمانمسلام "بابا" جونم..🙌❤"بابا مهدی، دوباره ...

مانده حسرت بر دلم، در زیر باران، باز همدست تو در دست من، در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط