بچه ها من میخوام برم ولی نمیتونم برم
بچه ها من میخوام برم ولی نمیتونم برم
من دیگه همون عسل نیستم من از اتفاقای امشب خیییلی تغیر کردم شاید دوباره مثل قبلنا بشم نه میخندیدم نه حرف میزدم تو اتاقم خودمو زندونی میکردم.ولی خب تیفانی تسلیم نمیشه حتی با مرگ مادرشم بازم به زندگیش ادامه داد.ولی من نمیتونم اینجوری باشم من هرروز با رفتنتون ناامید تر میشم.من نمیخوام ناراحتتون کنم به خاطر همین میرم.
شاید اینم اخرین پستم باشه
ولی بدونین خیلی خیلی دوستون دارم
بای
من دیگه همون عسل نیستم من از اتفاقای امشب خیییلی تغیر کردم شاید دوباره مثل قبلنا بشم نه میخندیدم نه حرف میزدم تو اتاقم خودمو زندونی میکردم.ولی خب تیفانی تسلیم نمیشه حتی با مرگ مادرشم بازم به زندگیش ادامه داد.ولی من نمیتونم اینجوری باشم من هرروز با رفتنتون ناامید تر میشم.من نمیخوام ناراحتتون کنم به خاطر همین میرم.
شاید اینم اخرین پستم باشه
ولی بدونین خیلی خیلی دوستون دارم
بای
۴.۹k
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.