من وقتی دو دقیقه میرم سر درس
سوکونا : اهم اهم ... خوش آمدید به موزه در سمت راست نیا را میبینید که مثل همیشه گشادی بهش قلبه کرده و سر درس مثل عکس بالا خوابیده
در سمت چپ تویله ... چیز اتاق نیا را میبینید که فرقی با تویله نداره
من : *خمیازه * اینجا چه خبرههههه سوکونااااا
من : *همه رو بیرون میکنم * اینا کی بودن صگ پدر
سوکونا : ۱ داری به پدر خودتم فش میدی . ۲ . اتاق تورو تبدیل به موزه کردم 3>
من : *فشار خوردن* کلمات نامفهوم گفتن *
سوکونا : اگه دیگه نمیخوایی همه اتاقتو ببینن بشین مث آدم درستو تموم کن گشاد
من : باشه بابا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خب سلام چطورید 🌚
نمیدونم یهو چرا دلم خواست سناریو بنویسم
اگه از بچه های قدیم باشید میدونید یسری وقتا با سوکونا یه سناریو کوچولو مینویسم
اگرم جدیدی که خوش اومدی 🌚
همینطوری حوصلم زایید اومدم🌚💔
حرفی ندارم .... /=
فقط وقت با ارزش تورو تلف کردم🌚😂
خب دیگه برو دیگه اینجا حوصلت به گ.. چیز به باد میره
در سمت چپ تویله ... چیز اتاق نیا را میبینید که فرقی با تویله نداره
من : *خمیازه * اینجا چه خبرههههه سوکونااااا
من : *همه رو بیرون میکنم * اینا کی بودن صگ پدر
سوکونا : ۱ داری به پدر خودتم فش میدی . ۲ . اتاق تورو تبدیل به موزه کردم 3>
من : *فشار خوردن* کلمات نامفهوم گفتن *
سوکونا : اگه دیگه نمیخوایی همه اتاقتو ببینن بشین مث آدم درستو تموم کن گشاد
من : باشه بابا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خب سلام چطورید 🌚
نمیدونم یهو چرا دلم خواست سناریو بنویسم
اگه از بچه های قدیم باشید میدونید یسری وقتا با سوکونا یه سناریو کوچولو مینویسم
اگرم جدیدی که خوش اومدی 🌚
همینطوری حوصلم زایید اومدم🌚💔
حرفی ندارم .... /=
فقط وقت با ارزش تورو تلف کردم🌚😂
خب دیگه برو دیگه اینجا حوصلت به گ.. چیز به باد میره
۶.۰k
۰۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.