اسیر آسمان بودم گمان کردم که آزادم

اسیر آسمان بودم گمان کردم که آزادم
شدم غرق تماشا و به دام عشق افتادم

تمام عمر مبهوت شکوه عاشقی بودم
مسیر از بس که زیبا بود مقصد رفت از یادم

نمی‌دانم کی‌ام یا راهی‌ام سوی کجا تنها
همین اندازه می‌دانم که اهل عشق آبادم

به راز خنده‌هایم پی نخواهی برد ای دنیا
غمی بی انتها در قلب خود دارم ولی شادم

در این نیزار هر نی را که دیدم ناله‌ای دارد
به جایی می‌رسید از دست دل ای کاش فریادم
دیدگاه ها (۰)

افسانه هفت آسمان ، هفت پادشاه و هفت طبقه در غار اَرجِنَک الی...

۲ چیز بی‌پایان هستند:اول « عالم هستی »دوم « نادانی بشر »البت...

۹ آزمایش ضروری که مردان بعد از ۴۰ سالگی باید انجام دهن

🕊♥️🌹♥️🕊❣‌صبح آمده برخیز، گل ناز منی 🌹ای عشق گران، لذت پرواز ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط