ی شب ادم فضایی داشت کتاب ترسناک میخوند

ی شب ادم فضایی داشت کتاب ترسناک میخوند.
اونقدر از کتابی که میخوند ترسیده بود که رنگش سبزه کبود شده بود !
پتورو تابالای سرش کشید و همونطور که از ترس میلرزید سعی کرد به خودش دلداری بده!
آدم فضایی همش باصدای لرزون تکرارمیکرد...

ن انسان ها واقعی نیستن....
ن انسان ها واقعی نیستن....
ن انسان ها واقعی نیستن....
دیدگاه ها (۲)

مرسی موقعه ای ک....دلداریم دادی وقتی کسی اصن خبر نداش...مرسی...

هر وقت دوباره تونستم... در کمال ارامش... با خیال راحت... بدو...

جالبه ن؟! ی دسته از ادماهم هستن ک اینجورین... مدونی انگار ی ...

دخ‍‌ت‍‌ر ‍رو اذی‍‌‌ت ن‍‌ک‍‌ن‍‌ی‍‌ن!دخ‍‌ت‍‌روق‍‌ت‍‌ی ن‍‌اراح‍...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط