شب هایم را نمیدانم چگونه توصیف کنم

شب هایم را نمیدانم چگونه توصیف کنم،
اما میدانی جانم،ساعت ها که به نبودنت فکر
میکنم عجیب دلم میگیرد.
کمی هم زانوهایم را جای آغوش نداشته ات
بغل میکنم و چشمانم را که میبندم همه
چیز تاریک تر از تاریکیِ شب میشود.
آنگاه بغضی میان تاریکی گلویم را چنگ میزند
و درد عمیق تر در من نفس میکشد.
میدانی؟شب هایم بدون تو صبح نمیشود.
دیدگاه ها (۴)

وفاداری به کسی که مدت‌ها نیست،ندیدیش غمگین‌ترین نوعِ وفاداری...

#حال_خوب

زندگی بعضی موقع ها یه نشونه بهت میده،یه هدف که باعث میشه بجا...

اینکه سرما خورده باشیو یکی هی حالتو بپرسه و نگرانت باشهخیلی ...

ازمایشگاه سرد

ازمایشگاه سرد

صحنه پارت دهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط