یڪ بار، براے یڪ بار تلخی چشمهایم را تحـویل بگیـر قهوه ڪـہ مینوشـی بـہ چشمهایـم نگاه ڪن بگـو عجب! چسبیـد من بیشتـر عاشقت میشوم...