عشـق
عشـق
قصــهای بـود که مادربــزرگ شـبهـای زمستـــان برایـــم میبافــت
یکـی از رو، دو تا از زیر
بالاپوشـی که هیـچگاه گرمــم نکـــرد !
قصــهای بـود که مادربــزرگ شـبهـای زمستـــان برایـــم میبافــت
یکـی از رو، دو تا از زیر
بالاپوشـی که هیـچگاه گرمــم نکـــرد !
۸۵۵
۱۲ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.