💫 زمزمه ی "أین الرَّجَبیون" در گوش زمین پیچیده!
💫 زمزمه ی "أین الرَّجَبیون" در گوش زمین پیچیده!
کم کم آماده می شوند؛ آنان که منتظرش بودند...
تا دلی از عزا دربیاورند و تازه شــوند!
نشسته ام به تماشا...
یکی چادر نمازِ گُل گُلی اش را شُسته!
یکی رحلِ قرآنِ شکسته اش را، تعمیر کرده!
یکی اذکار ماهِ رجب را در سررسیدِ سالِ جدیدش نوشته...
یکی دعاهای این ماه را، به شیشه ی اتومبیلش آویزان کرده...
✨ و من به این فکر میکنم؛
آیا قادرم دلم را برای این مهمانی، آرامبخش، مشرّف کنم؟
🌧 آی صاحبخانه ی رجب ....
گفته ای همین نزدیکی هایی....
بیا و تا ماهِ نو حلول نکرده؛ مرا تطهیر کن!
💫
کم کم آماده می شوند؛ آنان که منتظرش بودند...
تا دلی از عزا دربیاورند و تازه شــوند!
نشسته ام به تماشا...
یکی چادر نمازِ گُل گُلی اش را شُسته!
یکی رحلِ قرآنِ شکسته اش را، تعمیر کرده!
یکی اذکار ماهِ رجب را در سررسیدِ سالِ جدیدش نوشته...
یکی دعاهای این ماه را، به شیشه ی اتومبیلش آویزان کرده...
✨ و من به این فکر میکنم؛
آیا قادرم دلم را برای این مهمانی، آرامبخش، مشرّف کنم؟
🌧 آی صاحبخانه ی رجب ....
گفته ای همین نزدیکی هایی....
بیا و تا ماهِ نو حلول نکرده؛ مرا تطهیر کن!
💫
۳۰۳
۱۶ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.