کتاب تپش های بی صدا نویسنده مریم سادات نیکنام
.
📖معرفی و فروش کتاب تپش های بی صدا
.
پویا ، عشق تابان مقابل چشماش تصادف میکند و تابان که سالهاست در صف پیوند قلب قرار دارد قلب پویا را در سینه اش پیوند میزند!
اکنون بعد از مدتها پای برادر پویا به زندگی تابان باز شده است. مردی متمول ،غیرتی و با سیاستی که از تابان هیچ چیز نمیخواهد جز …
.
قسمت هایی از کتاب:
📙نرگس جوان میان حجله ی بختش بغض کرده بود. به اعتماد پدرش پیش رفته و فکرش جای دیگری بود. با نامهربانی که حتی به خودش فرصت نداده بود یک بار برای داشتن او با تقدیر بجنگد. یک سال از آخرین دیدارش با رضا می گذشت. همان دیداری که با حضور آقا جانش در انبار کاه به اشک و حسرت ختم شده و بعد از آن دیگر نه ردی از رضا دیده بود و نه خبری برایش آمده بود. یک سال منتظر نشسته بود. گوشه ی خانه چشم به در دوخته و یک یک خواستگارانش را با بهانه و بی بهانه رد کرده بود بلکه خبری شود. بلکه رضا تکانی به خودش دهد و واسطه ای بفرستد. همانطور که علیرضا وقت و بی وقت واسطه می فرستاد و هربار که جواب رد می گرفت، با قدرت بیشتر و واسطه ای قدرتر قدم پیش می گذاشت.
.
🌟نویسنده: مریم سادات نیکنام
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 759
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
انتشارات: علی
سری چاپ : 1
.
لینک خرید کتاب:
https://www.iranketab.ir/c/42b8d5
.
#کتاب #تپش_های_بی_صدا #معرفی_کتاب #کتاب_خوب #مریم_سادات_نیکنام #فروش_کتاب #خرید_کتاب #نشر_علی #رمان #داستان
📖معرفی و فروش کتاب تپش های بی صدا
.
پویا ، عشق تابان مقابل چشماش تصادف میکند و تابان که سالهاست در صف پیوند قلب قرار دارد قلب پویا را در سینه اش پیوند میزند!
اکنون بعد از مدتها پای برادر پویا به زندگی تابان باز شده است. مردی متمول ،غیرتی و با سیاستی که از تابان هیچ چیز نمیخواهد جز …
.
قسمت هایی از کتاب:
📙نرگس جوان میان حجله ی بختش بغض کرده بود. به اعتماد پدرش پیش رفته و فکرش جای دیگری بود. با نامهربانی که حتی به خودش فرصت نداده بود یک بار برای داشتن او با تقدیر بجنگد. یک سال از آخرین دیدارش با رضا می گذشت. همان دیداری که با حضور آقا جانش در انبار کاه به اشک و حسرت ختم شده و بعد از آن دیگر نه ردی از رضا دیده بود و نه خبری برایش آمده بود. یک سال منتظر نشسته بود. گوشه ی خانه چشم به در دوخته و یک یک خواستگارانش را با بهانه و بی بهانه رد کرده بود بلکه خبری شود. بلکه رضا تکانی به خودش دهد و واسطه ای بفرستد. همانطور که علیرضا وقت و بی وقت واسطه می فرستاد و هربار که جواب رد می گرفت، با قدرت بیشتر و واسطه ای قدرتر قدم پیش می گذاشت.
.
🌟نویسنده: مریم سادات نیکنام
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 759
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
انتشارات: علی
سری چاپ : 1
.
لینک خرید کتاب:
https://www.iranketab.ir/c/42b8d5
.
#کتاب #تپش_های_بی_صدا #معرفی_کتاب #کتاب_خوب #مریم_سادات_نیکنام #فروش_کتاب #خرید_کتاب #نشر_علی #رمان #داستان
۲.۲k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.